از بساط فلک آن سوی بود بازی ما
شش جهت کیست به ششدر فکند بازی ما؟
ما حریفان کهنسال جهان ازلیم
طفل شش روزه عالم ندهد بازی ما
تخته نقش مرادست دل ساده دلان
بازی خود دهد آن کس که دهد بازی ما
قوت بازوی اقبال، رسا افتاده است
نیست محتاج به تعلیم و مدد بازی ما
خانه پرداختگانیم درین بازیگاه
دل ز بازیچه گردون نخورد بازی ما
پیری و طفل مزاجی به هم آمیخته ایم
تا شب مرگ به آخر نرسد بازی ما
روزگاری است به گردون دغا هم نردیم
عجبی نیست اگر پخته بود بازی ما
چون زر قلب نداریم به خود امیدی
در شب تار جهان تا که خورد بازی ما؟
ظاهر و باطن ما آینه یکدگرند
خاک در چشم حریفی که دهد بازی ما
بود ما محض نمودست، سرابیم سراب
جای رحم است بر آن کس که خورد بازی ما
جامه را پرده درویشی خود ساخته ایم
ندهد فقر به تشریف نمد، بازی ما
چه خیال است که از پای نشیند صائب
تا به هر کوچه چو طفلان ندود بازی ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی بازی زندگی و حقیقت آن میپردازد. شاعر به تقابل میان جوانی و پیری، و همچنین میان ظاهر و باطن اشاره میکند. او معتقد است که زندگی مانند یک بازی است که در آن با وجود تلاطمات و مشکلات، باید به آن ادامه داد. با وجود تلاش برای دستیابی به موفقیت و قدرت، واقعیت این است که همه ما در نهایت در برابر سرنوشت درماندهایم. شاعر از فقر و سادگی زندگی میگوید و به این نکته اشاره میکند که زندگی ممکن است بیمعنا باشد و در نهایت، همه ما باید با حقیقت وجودیمان کنار بیاییم. در این بازیگاه، همه ما در جستجوی معنا و هدف هستیم، اما در عین حال، بازی زندگی همچنان ادامه دارد.
هوش مصنوعی: بازی ما فراتر از گردونه آسمان است، پس چه کسی میتواند در این جهان که شش جهت دارد، بازی ما را در شش در (یعنی در محدوده) قرار دهد؟
هوش مصنوعی: ما کهنهکاران این دنیاستیم و مانند بازیگرانی با تجربه هستیم، اما عالم بزرگ مانند یک کودک شش روزه، ما را به راحتی به چالش نمیکشد و در این بازی بر ما غلبه نمیکند.
هوش مصنوعی: تختهای که در آن آرزوهایمان شکل میگیرد، دلهای ساده را سرگرم میکند. فقط کسی میتواند این بازی را بهعهدۀ ما بگذارد که خودش حاضری در این بازی باشد.
هوش مصنوعی: نیروی بازوی موفقیت به طور کامل در اختیار ماست و به هیچگونه آموزش و کمکی از دیگران نیاز ندارد.
هوش مصنوعی: ما در این عالم عشق و احساس، خانهای داریم که نشان از دلدادگیمان دارد؛ در این دنیای فانی، از بازیهای بیهوده و فریبنده دنیا دوری میکنیم و به بازی واقعی عشق ادامه میدهیم.
هوش مصنوعی: ما در زندگی خود ترکیبی از صفات و حال و هوای پیران و کودکان داریم و میخواهیم تا زمان مرگ از این بازی و سرگرمی دست برنداریم.
هوش مصنوعی: این روزها دنیا پر از فریب و نیرنگ است. عجیب نیست اگر ما نیز در این بازی تحت تأثیر قرار بگیریم و به نوعی دستپرورده آن فریبها شویم.
هوش مصنوعی: بخاطر اینکه قلبی با ارزش و نیک نداریم، در شب تاریک دنیا به خود امیدی نیست تا اینکه بازیهای زندگی بر سر ما بیفتد.
هوش مصنوعی: ظاهر و باطن ما همچون دو آینه به یکدیگر بازتاب میدهند. این حالتی است برای کسی که در چشمش، ما را به بازی گرفته و نمیتواند حقیقت ما را ببیند.
هوش مصنوعی: ما فقط بهعنوان یک تصویر وجود داریم، مانند سرابی که در بیابان دیده میشود. در حقیقت، سراب جایی است که بر کسی که به بازی ما گرفتار شده، رحم میکند.
هوش مصنوعی: ما لباس درویشی را خود با دستانمان دوختهایم، پس فقر مانع بزرگی برای ما نخواهد بود و ما همچنان به زندگی شاد و با افتخار ادامه خواهیم داد.
هوش مصنوعی: خیالی است که صائب از زمین بلند شود و در کوچهها مانند کودکان به بازی بپردازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.