اگر دو روز درین تیره خاکدان ماندم
گمان مبر که ز پرواز لامکان ماندم
به بازگشت رفیقان امیدها دارم
اگر چه خفته به دنبال کاروان ماندم
به بوی وصل گل از آشیان سفر کردم
به وصل گل نرسیدم ز آشیان ماندم
من کناره طلب را که چشم بندی کرد
که همچو نقطه پرگار در میان ماندم
چنان که معنی نازک ز نارسایی لفظ
نهفته ماند درین تنگنا چنان ماندم
نصیب کام و دهانی نگشت میوه من
چو بار سرو درین باغ و بوستان ماندم
ز گل نسیم سبکدست دفتری وا کرد
که من خموش چو سوسن به صد زبان ماندم
برای زاد سفر نه حضور خاطر بود
اگر دو روز درین تیره خاکدان ماندم
غرور جمع روان شد راه توفیق است
گذشتم از دو جهان تا ز کاروان ماندم
ز فکر جسم نپرداختم به جان صائب
ز صد شکار به یک مشت استخوان ماندم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره زندگی و سفر است. او در دو روزی که در خاکدان (زمین) مانده، از پرواز و آزادی واقعی خود دور نشده است. او به بازگشت دوستانش امید دارد و با آرزوی وصال (نزدیکی) به گل سفر کرده ولی به هدفش نرسیده است. شاعر از کنارهگیری و افتادگی خود در میانهٔ مسیر سخن میگوید و به نارسایی ارتباطات اشاره میکند که او را به حالت سکوت و تنهایی کشانده است. او احساس میکند که نتوانسته به منظور و مقصود واقعیاش برسد و همچنان در میان دنیا و جسمش درگیر است. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که احساس غرور و موفقیت واقعا در پیوند با معنویات و از بین بردن موانع واقعیتهاست.
هوش مصنوعی: اگر دو روز در این دنیای تیره و خاکی بمانم، این تصور را نکن که از پرواز و اوجگیری در جهانهای دیگر باز ماندهام.
هوش مصنوعی: به دوستانی که امیدوارم روزی برگردند، امید دارم، حتی اگر اکنون در خواب و بیخبر از کاروان زندگی مانده باشم.
هوش مصنوعی: به خاطر عطر گل تصمیم به ترک خانه گرفتم، اما به وصال گل نرسیدم و هنوز در خانه ماندهام.
هوش مصنوعی: در این بیت، گویا شخص احساس میکند که به خاطر یک جاذبه یا فریبنده، از وضعیت دلخواه خود دور شده و در حالی که میخواهد به سوی هدفی برود، در میانه راه گم شده است. او مانند یک نقطه پرگار در مرکز قرار گرفته و نمیتواند به اطراف حرکت کند یا انتخابی کند. این احساس، نشاندهنده نوعی آشفتگی یا تردید در رسیدن به مقصود دلخواه است.
هوش مصنوعی: به گونهای که مفهوم لطیف به دلیل نارسایی واژهها در این شرایط سخت و محدود، ناگفته باقی ماند، من نیز به همین شکل در این وضعیت ماندم.
هوش مصنوعی: من در این باغ و بوستان مانند درخت سرو هستم، اما خوشبختی و لذتهای زندگی به من نرسیده و میوهای از زحماتم نصیبم نشده است.
هوش مصنوعی: نسیمی ملایم از گل آمد و دفتری را باز کرد. من هم مثل سوسن، در سکوت ماندم و حس و حال خود را به هزار زبان بیان کردم.
هوش مصنوعی: اگر دو روز در این دنیای تاریک و مادی بمانم، تنها برای آن است که زاد و توشهای برای سفر آیندهام آماده کنم؛ نه اینکه بخواهم در اینجا بمانم و یاد و خاطرهای داشته باشم.
هوش مصنوعی: غرور را کنار گذاشتن، مسیر موفقیت است. من از هر دو دنیا عبور کردهام تا به کاروان نرسم و در آن باقی بمانم.
هوش مصنوعی: من از دنیای مادی جدا نشدهام و حتی با وجود شکارهای بسیار، در نهایت تنها به یک تکه استخوان بسنده کردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.