ما به پیغامی از ان تنگ دهن ساخته ایم
چو نی خامه ز شکر به سخن ساخته ایم
چشم ما بر زر گل نیست ز بی برگیها
ما چو بلبل به نوایی ز چمن ساخته ایم
لقمه بوسه زیاد از دهن جرأت ماست
ما به حرف از لب آن غنچه دهن ساخته ایم
از شکر چاشنی حرف گلوسوز ترست
همچو طوطی ز شکر ما به سخن ساخته ایم
محرم راز چو در دایره امکان نیست
مخزن راز خود آن چاه ذقن ساخته ایم
نیست در مصر غریبی ز عزیزان خبری
ما نه از بی پر و بالی به وطن ساخته ایم
بر تن از دار فنا بیجگران می لرزند
ما ازین پنبه چو حلاج رسن ساخته ایم
نرسد دست چو ما را به گریبان سهیل
با جگر گاه پر از خون چو یمن ساخته ایم
میل مرکز همه را نعل در آتش دارد
ما به یاد وطن خون ز وطن ساخته ایم
بار دندان نکشد میوه جنت صائب
ما به نظاره آن سیب ذقن ساخته ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و هنر بیان احساسات به زیبایی و عمق است. شاعر به اشتراک گذاری احساسات و زیباییهای درونی خود اشاره میکند و از لذت بوسه، یاد وطن و رازهای نهفته زندگی سخن میگوید. او به مقایسههای مختلفی از جمله بلبل و گل، طوطی و شکر، و چاه ذقن در توصیف احساسات خود پرداخته است. در کل، به نوعی از غم و شادی، عشق و زیبایی در زندگی اشاره دارد و نشان میدهد که چگونه عشق و ارتباط با زیباییهای زندگی میتواند وجود فرد را غنیتر کند.
هوش مصنوعی: ما با پیامی که از دل تنگ و محدود به دست آمده، مانند نی که از شکر آماده شده، سخن خویش را شفاف و شیرین بیان کردهایم.
هوش مصنوعی: چشم ما به زیباییهای ظاهری نیست و به خاطر نداشتن زیباییها، مانند بلبل یک آهنگ زیبا از چمن ساختهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر شهامت خود، بوسه را به عنوان لقمهای از دهان خود میگیریم و از لب آن غنچه، سخنان خود را میسازیم.
هوش مصنوعی: ما با زبان شیرین و دلنشین خود، همچون طوطی که از شکر لذت میبرد، سخن میگوییم و از لطافت و زیبایی کلمات استفاده میکنیم.
هوش مصنوعی: اگر کسی که به رازی آگاه است در دایره قابلیتها و امکانات حضور نداشته باشد، پس ما آن راز خود را در درون یک چاه عمیق پنهان کردهایم.
هوش مصنوعی: در شهر مصر هیچ کس از عزیزان خود خبر ندارد، ما هم از فقدان پر و بال خود به وطن پناه آوردهایم.
هوش مصنوعی: در بدن ما که از چیزهای ناپایدار و فناپذیر ساخته شده، دچار لرزش و ترس و نگرانی هستیم. اما ما از این نگرانیها عبور کرده و مانند حلاج، که به خاطر عشق و ایمان خود به رسن آویخته شد، به باور و استواری خود ادامه میدهیم.
هوش مصنوعی: دست ما به ستارهای به نام سهیل نمیرسد و ما در دلهایمان مانند یمن، پر از درد و رنج هستیم.
هوش مصنوعی: تمایل همه به یکجا و هدف مشترک است، اما ما به خاطر یاد وطن، جانمان را از عشق به آن سرزمین ساخته و تقدیم میکنیم.
هوش مصنوعی: میوهای که در بهشت وجود دارد، به اندازهای ارزشمند است که ما فقط به مشاهده آن بسنده کردهایم و تلاشی برای چشیدن آن نمیکنیم. این سیب به خاطر زیباییاش در ذهن ما نقش بسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما ز هر عشرت دنیا بسخن ساخته ایم
بلبلانیم و، ز عالم بچمن ساخته ایم
خون خوردیم و ز ادب نام لب او نبریم
به انار دل از آن سیب ذقن ساخته ایم
کام ما نیست بجز رخصت بوسی ز لبش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.