حال خود چون به تو ای غنچه دهن عرض کنم؟
به زبانی که ندارم چه سخن عرض کنم؟
چون بغیر از تو سخن را نبود دادرسی
سخن خود به که از اهل سخن عرض کنم؟
درد خود را زمسیحا نتوان داشت نهان
سرتویی، درد سر خود به که من عرض کنم؟
سخن بوسه که جنگ است گل پیشرسش
به چه امید من ای غنچه دهن عرض کنم؟
آرزویی که گره در دل گستاخ من است
ادب این است که با تیغ و کفن عرض کنم
مومیایی ز دل سنگ برون می آید
شکوه خود به که ای عهدشکن عرض کنم؟
محرم راز چو در دایره امکان نیست
رخصتم ده که به آن چاه ذقن عرض کنم
گر به طومار شکایت نتوانی پرداخت
آنقدر باش که من یک دو سخن عرض کنم
گل نفس سوخته از شاخ برآید صائب
گر تهیدستی خود را به چمن عرض کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دردهای درونی خود سخن میگوید و نمیداند چگونه احساساتش را بیان کند. او میگوید که کلماتش برای توصیف حالش کافی نیست و به کسی نمیتواند درد خود را بگوید. همچنین میگوید که هر چه درد و آرزو در دل دارد، به دلیل عدم درک دیگران نمیتواند به زبان بیاورد. شاعر آرزوی خود را با تیغ و کفن تعبیر میکند و به این نتیجه میرسد که در دنیای پر از مشکلات و ناامیدی، بیان احساساتش دشوار است. او احساس میکند که محرم راز نیست و در نهایت، تنها میتواند اندکی از درد و تهیدستی خود را با دیگران در میان بگذارد.
هوش مصنوعی: حال من چگونه است که بتوانم آن را به تو بگویم؟ با زبانی که ندارم، چگونه میتوانم حرفی بزنم؟
هوش مصنوعی: وقتی که هیچ کس غیر از تو نمیتواند به سخن من رسیدگی کند، پس بهتر است که سخن خود را به کسی بگویم که اهل سخن است؟
هوش مصنوعی: من نمیتوانم درد خود را به کسی که درمانگر است، پنهان کنم. حالا که نمیتوانم مشکل اصلیام را با تو در میان بگذارم، بهتر است درد سر و ناراحتیام را برای خودم نگهدارم.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویر کشیدن کشمکشها و احساسات پیچیدهای است که در عشق وجود دارد. شاعر از بوسه به عنوان یک عمل ظاهراً دلپذیر یاد میکند که در واقع ممکن است با مشکلات و جدالهایی همراه باشد. او از غنچه (نماد عشق) میخواهد تا در برابر این مشکلات و چالشها، امیدوار و مقاوم باشد. در نهایت، شاعر به ظاهر سادگی محاوره و تبادل احساسات اشاره میکند و از غنچه میخواهد که به شکلی پذیرا و صادقانه در مورد احساساتش صحبت کند.
هوش مصنوعی: آرزوهایی که در دل جسور من نشسته است، نشاندهنده این است که با شجاعت و صداقت این خواستهها را بیان کنم، مانند اینکه با تیغ و کفن به پیش بروم.
هوش مصنوعی: دل سنگی من به زودی از درونش مومیاییای خواهد بیرون آمد. اما چه کسی را باید از درد و شکایت خود آگاه کنم که این شخص، پیمان خود را شکسته است؟
هوش مصنوعی: چون کسی که میتواند رازها را درک کند، در دایرهی امکان وجود ندارد، اجازه بدهید تا خود را در چاه عمیق مشکلات بیان کنم.
هوش مصنوعی: اگر نمیتوانی شکایت خود را به خوبی بیان کنی، حداقل به اندازهای باش که من بتوانم چند کلمه از درد و دل خود را بگویم.
هوش مصنوعی: اگرچه من در سختی و ناداری هستم، اما مانند گلی که از شاخ درخت میروید، میتوانم با شادی و زیبا بودن خود را به دنیا نشان دهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.