گوش ناز تو به فریاد حزین می مالم
تا جبین هوس خود به زمین می مالم
با لب تازه خطش چند سیاهی بزند
چهره آب خضر را به زمین می مالم
روی بر پای تو می مالم و می مالم چشم
کاین منم بر کف پای تو جبین می مالم
منم آن جور وطن دیده که از ذوق سفر
رو به دیوار و در خانه زین می مالم
بال بر هم زدنم در قفس از شادی نیست
دست بردست ز افسوس چنین می مالم
روزگاری است که مشاطه فکرم صائب
رنگ بر چهره معنی نمکین می مالم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.