به فلک از تن خاکی چو مسیحا رفتم
از دل خم به پریخانه مینا رفتم
منم آن شبنم افتاده که شد آب دلم
تا ز پستی به سوی عالم بالا رفتم
آن حبابم که مکرر به هوای دل خویش
سر ز دریا زدم و باز به دریا رفتم
غوطه در کام نهنگ و دهن شیر زدم
از سر کوی خرابات به هر جا رفتم
چون گهر گرد یتیمی به رخ سنگ نشست
تا من از حلقه اطفال به صحرا رفته
روم اکنون چو عصا راه به پای دگران
من که صد بادیه را سلسله بر پا رفتم
دل چو وحشی است غم از کثرت همراهان نیست
که من این راه به صد قافله تنها رفتم
گرچه بیماری من روی به بهبود گذاشت
دردم این است که از یاد مسیحا رفتم
نرسیدم به مقامی که نباید رفتن
گرچه یک عمر به دنبال تمنا رفتم
اثری از دل خون گشته ندیدم، هر چند
در رگ و ریشه آن زلف چلیپا رفتم
نتوان برق سیه خانه لیلی گردید
به سیه خانه بی مانع سودا رفتم
عاجزم در ره باریک محبت صائب
من که راه کمر مور به شبها رفتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف سفر روحی و معنوی شاعر میپردازد. او از تن خاکی و دنیای مادی فرار کرده و به سوی عوالم بالاتر و معنوی حرکت میکند. شاعر خود را شبیه شبنم و حبابی میبیند که برای رسیدن به عشق و حقیقت دچار چالشها و سختیهای مختلف شده است. او به سفرهایی در دنیا و مشکلات و دردهای خود اشاره میکند، اما در نهایت حسرتی را هم در دل دارد که نتوانسته به بالاترین مقام معنوی که در ذهنش بوده، برسد. این احساس تنهایی و غم از یاد مسیحا (منجی) و عدم دستیابی به مقصود نهایی در شعر مشهود است.
هوش مصنوعی: من از جسم خاکی خود مانند مسیحا به آسمان صعود کردم و از دل خم، به میخانهای که پر از راز و زیبایی است، رفتم.
هوش مصنوعی: من همان شبنم هستم که بر زمین افتادم و یارم تبدیل به آب دل شد، تا از پایینترین نقطه به سوی عالم بالا و بالا دست رفتم.
هوش مصنوعی: من مثل یک حباب هستم که بارها برای نشان دادن آرزوهایم از دریا بیرون آمدهام و دوباره به دریا برگشتهام.
هوش مصنوعی: به دل دنیای پر خطر و چالشهای بزرگ قدم گذاشتم و هر کجا که رفتم، تجربههای گوناگون و نتایج متفاوتی را با خود همراه داشتم.
هوش مصنوعی: زمانی که اشکالی شبیه گوهر یتیم در برابر سنگ قرار گرفت، من نیز از جمع بچهها به دشت رفتم.
هوش مصنوعی: اکنون بهطرز عصا، به سوی دیگران میروم؛ من که توانستهام صدها جاده را پشت سر بگذارم و مسیرهایی را به وجود آورم.
هوش مصنوعی: دل همچون یک موجود وحشی است و از زیاد بودن همراهان احساس غم نمیکند. من این مسیر را به تنهایی و با اراده خود، فارغ از دیگران، طی کردهام.
هوش مصنوعی: هر چند که حال من کمی بهتر شده است، اما درد من این است که دیگر یاد پزشک آسمانی را فراموش کردهام.
هوش مصنوعی: من به جایگاهی نرسیدم که نباید به آنجا میرفتم، هرچند که یک عمر در پی آرزوها و خواستههایم تلاش کردم.
هوش مصنوعی: هرگز نتوانستم اثری از دل شکسته و زخمی را ببینم، حتی اگر در عمق و اساس آن موهای پیچیدهات غوطهور شوم.
هوش مصنوعی: من نتوانستم به زیبایی و جذابیت خانه لیلی دست یابم، به همین خاطر بدون مانع و مشکل به جستجوی عشق و آرزوهای خود رفتم.
هوش مصنوعی: من در مسیر باریک و دشوار عشق ناتوانم، چون که مانند یک مور که در شبها به سختی میرانند، به جلو میروم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.