خط شبرنگ را خوشتر ز زلف و خال می دانم
من این تقویم پارین را به از امسال می دانم
تو کز کیفیت حسن چمن بی بهره ای، می خور
که من هر شبنمی را رطل مالامال می دانم
مرنج از من اگر جان را به استقبال نفرستم
که از جا رفتن دل را من استقبال می دانم
بغیر از زیر بار عشق در زیر فلک هر کس
که زیر بار دیگر می رود، حمال می دانم
جنونی کز حصار شهر نتواند برون آمد
من صحرانشین بازیچه اطفال می دانم
غبار کلفت از معموره جسم آنقدر دارم
که جغد مرگ را مرغ همایون فال می دانم
ز دست انداز دوران گرچه یک مشت استخوان گشتم
ضمیر خلق را چون قرعه رمال می دانم
تو کز خط بی نصیبی عیش کن بانقطه خالش
که بی خط، خال را من چشم بی دنبال می دانم
ندارد فال بد راه سخن در بزم خرسندی
اگر ادبار رو آرد به من، اقبال می دانم
سری از پیچ و تاب زلف او بیرون نمی آرم
وگرنه موبموی رشته آمال می دانم
نمی دانم چه حال است این که پیچیده است درجانم
که اهل قال را صائب ز اهل حال می دانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای عشق، غم و تجربیات زندگی اشاره میکند. او خط شبرنگ را زیباتر از زلف و خال میداند و تأکید میکند که ارزش زمان را بیشتر از گذشته میداند. شاعر به زیباییهای شبنم و چمن اشاره کرده و آنها را عمیقتر از ظواهر میداند. او همچنین به بار عشق و سختیهای زندگی اشاره میکند و کسانی را که زیر بار دیگر میروند، فقط حمال میداند. شاعر به جنون و احساساتی که در زندگی دارد، اشاره کرده و میگوید که این احساسات را میتواند درک کند. او از دورانی که به سختی سپری کرده سخن میگوید و تردیدهای خود را در مورد آینده و حال بیان میکند، اما در نهایت وفاداری و زیبایی عشق را در وجود خود حفظ میکند.
هوش مصنوعی: من خط شبرنگ را زیباتر از زلف و خال میدانم و این تقویم پارین را بهتر از سال جاری میبینم.
هوش مصنوعی: اگر تو از زیباییهای چمن بیخبر هستی، پس میتوانی بنوشی، چون من هر قطرهای را گنجی بزرگ میدانم.
هوش مصنوعی: ناراحت نشو اگر برای استقبال از تو جانم را به جلو نمیفرستم، چون من دل را وقتی از جایش حرکت کند، به عنوان استقبال میشناسم.
هوش مصنوعی: به جز افرادی که به خاطر عشق زیر بار مسئولیتها میروند، هر کس که به دلیل دیگری بار سنگینی را به دوش میکشد، برایم حکم یک باربر را دارد.
هوش مصنوعی: هر جنونی که نتواند از محدودیتهای شهر خارج شود، به نظر من فقط یک سرگرمی کودکانه است.
هوش مصنوعی: من به قدری در غبار سنگینی از دنیا غوطهورم که حتی نشانههای مرگ را هم به نوعی خوشبینانه و مثبت میبینم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه به خاطر سختیهای زندگی فقط به یک مشت استخوان تبدیل شدهام، اما احساسات و افکار مردم را مانند قرعهکشی که رمالها انجام میدهند، میفهمم.
هوش مصنوعی: تو که از خط و نشانه بینصیب هستی، با خال زیبایت زندگی کن، چون من، آن خال را بدون خط و نشانه میبینم و چشمانم به دنبال آن نیست.
هوش مصنوعی: اگرچه ناامیدی و بدشانسی ممکن است در زندگی پیش بیاید، اما در جمع خوشبختی و شادی، من به اعتماد به نفس و موفقیت خود ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: من هرگز نمیتوانم از زیبایی و پیچیدگی زلف او خارج شوم، چون میدانم که آرزوها و خواستههایم به او وابسته است.
هوش مصنوعی: نمیدانم چه احساسی در وجود من وجود دارد، اما به خوبی میدانم که افرادی که فقط حرف میزنند را از کسانی که واقعاً حس را تجربه میکنند، تشخیص میدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.