چه سازد گرد کلفت با دل شادی که من دارم
ندارد پای در گل سروآزادی که من دارم
گریبان چاک سازد پرده گوش فلکها را
از آن بیداد گر در سینه فریادی که من دارم
ز حیرت چشم آهو را به آهو دام می سازد
نمی خواهد کمند و دام صیادی که من دارم
گرانی می کند چون تیشه بر من هر پر کاهی
ز بس فرسوده گردیده است بنیادی که من دارم
به تردستی ز خارا نفش شیرین محو می سازد
اگر تن در دهد در کار فرهادی که من دارم
سلیمان را ز تاج سلطنت دلسرد می سازد
ز سودا بر سر این چتر پریزادی که من دارم
به کوه قاف دارم از توکل پشت چون عنقا
ندارد هیچ رهرو بر کمر زادی که من دارم
به من کفرست در شرع محبت تهمت نسیان
که ذکر خیر احباب است اورادی که من دارم
که می گوید پری در دیده مردم نمی آید
که دایم در نظر باشد پریزادی که من دارم
به خون می شست از آب زندگانی خضر دست خود
اگر می دید دست و تیغ جلادی که من دارم
ز وحشت می رود چون دود جغد از روزنم بیرون
خراب افتاده است از بس غم آبادی که من دارم
از آن در غورگیها مویز انگور من صائب
که بر نگرفت از من چشم استادی که من دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات شعری به احساسات عمیق و دردهای درونی شاعر اشاره دارد. شاعر از حالتی شاد و آزادانه سخن میگوید که متعلق به خود اوست و هیچ چیز نمیتواند آن را خدشهدار کند. به شدت از ظلم و بیعدالتی موجود در دنیا صحبت میکند و احساس ناامیدی و غم را از تجربههایش بیان میکند. او به زیباییهای عشق و دوستی نیز اشاره دارد و در نهایت حس تنهایی و اندوه ناشی از دلتنگیهایش را به تصویر میکشد. شاعر در شعر خود از تصاویری مانند پریزاد، آهو و چتر استفاده میکند تا احساساتش را عمیقتر و ملموستر بیان کند. کل شعر بر نشانههای محدودیت و خواستههای عمیق انسانی تاکید دارد.
هوش مصنوعی: گرد و غبار سنگین در برابر شادیای که من دارم، هیچ ارزشی ندارد. دل من آزاد و رهاست، در حالی که دیگران در مشکلات و گرفتاریها گرفتارند.
هوش مصنوعی: اگر در قلب من فریاد و نالهای برآید، آنقدر توانمند است که میتواند پردههای آسمان را پاره کند و به گوش جهان برساند.
هوش مصنوعی: چشمان آهو از شگفتی به دامهایش تبدیل میشود و به کمند و دامی که من دارم نیازی ندارد.
هوش مصنوعی: هر بار که مشکلی کوچک بر من میآید، احساس میکنم که بر من سخت میگذرد، زیرا بنای وجودم به شدت از هم پاشیده شده و ضعیف است.
هوش مصنوعی: با مهارت و زحمت بالا، میتوانم در جستجوی چیزی جادویی و شیرین، کارهای دشوار را به آسانی تبدیل کنم، اگر آماده نباشم در تحقق آنچه که به دنبال آن هستم.
هوش مصنوعی: سلیمان، با وجود تاج و تخت و حکومتش، از عشق و آرزوهایی که به خاطر چتر زیبای من در سر دارم، دلخور میشود.
هوش مصنوعی: به کوه قاف که نماد بلندی و سختی است، به خاطر اعتمادی که به تو دارم، تکیه میکنم؛ زیرا مانند پرنده افسانهای عنقا، هیچ شخصی نمیتواند بار سنگین راهی که من دارم، به دوش بکشد.
هوش مصنوعی: در دین عشق به من نسبت به فراموشی کفر میگویند، در حالی که یاد دوستان نیکوست، و من اوراد و ذکرهای خاصی دارم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که زیبایی و کمال موجود در دلم، هرگز در چشم مردم نمیآید، زیرا آنچه که همیشه در نظرشان است، نمیتواند به خوبی توصیف کند که من چه زیبایی خاصی دارم.
هوش مصنوعی: اگر خضر، که نماد زندگی ابدی و آگاهی است، میدانست که من دست و سلاحی همچون تیغ جلاد در دست دارم، آنگاه دستان خود را از آب زندگی شستشو میکرد.
هوش مصنوعی: از ترس و اضطراب، جغدی مانند دود از پنجره من خارج میشود. من به خاطر غم و اندوهی که نسبت به سرزمینم دارم، به شدت خراب و ویران شدهام.
هوش مصنوعی: در دل ماجراها و چالشها، من یک مویز انگور هستم که به شهرت و بلندی مقام نرسیدهام. از چشم کسی که خودش را استاد من میداند، به خاطر نداشتن توانایی درک و ارزیابی من دور ماندهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خرابی برنتابد محنت آبادی که من دارم
گران سنگ است صبر کوه بنیادی که من دارم
خروش من صفیر بلبل تصویر را ماند
نواپرداز خاموشی ست، فریادی که من دارم
مبادا هیچ صیدی بسته دام فراموشی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.