سواد شهر را از گریه گرهامون نمی کردم
درین وحشت سرالنگر من مجنون نمی کردم
امید سنگ طفلان بود باغ دلگشا ورنه
به تکلیف بهار از خانه سربیرون نمی کردم
نمی گشتم سفید از زردرویی در صف محشر
به خون گردست و تیغ یار را گلگون نمی کردم
ز شغل خانه سازی زنده زیر خاک می رفتم
پناه خود خم می گر چو افلاطون نمی کردم
که می آمد برون از عهده دریا کشی چون من
قناعت از می لعلی اگر با خون نمی کردم
ز خود بیرون شدم آسوده گردیدم چه می کردم
اگر این کفش تنگ از پای خود بیرون نمی کردم
اگر آیینه آن سنگدل می بود در دستم
نمی دادم به دستش تا دلش را خون نمی کردم
نمی شد بی بری بار دل آزاده ام صائب
اگر چون سرو من هم مصرعی موزون نمی کردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساسهای عمیق خود را نسبت به غم و درد زندگی بیان میکند. او میگوید که اگر به گریه و اندوه خود توجه میکرد، نمیتوانست به صبر و آرامش برسد. او بر این نکته تأکید میکند که امیدوار بودن و نگهداشتن روحیه مثبت در سختیها (مانند توجه به آیندهی کودکان) مهم است. شاعر از احساساتی چون تنهایی، فقدان و درد عشق سخن میگوید و بیان میکند که تنها با رهایی از این بارهای سنگین میتواند به آرامش دست یابد. در نهایت، او به زیبایی و هنر شعر اشاره دارد که همچون درختی سرسبز در دلش جوانه میزند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من با دلدادگی و اشکهای خود، دلیلی برای برهم زدن آرامش و سکوت شهر ندارم و در این حالت وحشتزای دل، نمیخواهم به جنون دست بزنم.
هوش مصنوعی: امید به شادی و زیبایی در دل کودکان بود، وگرنه اگر به اجبار بهار نمیآمد، هرگز از خانه بیرون نمیرفتم.
هوش مصنوعی: در روز محشر، من به خاطر زیبایی چهره کسی که از خودم دلگیر است، به خودم نمیپیچیدم و نمیخواستم به خاطر او دستم را به خون آلوده کنم یا تیغ او را به رنگ گل درآورم.
هوش مصنوعی: در کار ساختمانسازی، وقتی به زیر خاک میرفتم، به دنبال پناهی بودم و مانند افلاطون خم نمیشدم و تسلیم سختیها نمیگشتم.
هوش مصنوعی: شخصی که به راحتی از عهده چالشهای سخت برمیآید، مثل من به خاطر قناعت، اگر با خون هم نمیکردم، هیچ وقت از می خوشبو و گرانقیمت دست نمیکشیدم.
هوش مصنوعی: وقتی از خودم خارج شدم و آسوده شدم، به این فکر کردم که اگر این کفش تنگ را از پایم در نمیآوردم، چه حالتی داشتم.
هوش مصنوعی: اگر آن شخص بیرحم در دست من بود، هرگز او را به خودم نمیسپردم تا دلش را آزرده نسازم.
هوش مصنوعی: اگر نمیتوانستم اوج آزادگیام را به نمایش بگذارم، چون سرو که زیبا و موزون است، نمیتوانستم بار احساسات سنگین دل را تحمل کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.