غبار هستی خود سرمه چشم فنا کردم
کفی خاکستر افسرده در کار صبا کردم
نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
ز فوت وقت اگر در خون نشینم جای آن دارد
که از کف دامن پیراهن یوسف رها کردم
به آب روی همت خاک را زر می توان کردن
غلط کردم که عمر خویش صرف کیمیا کردم
سرانگشت ندامت چون نگرید خون به حال من
مکرر دامن دولت به دست آمد رها کردم
دل چرخ از غبار خاطر من چون نیندیشد
مکرر آفتابش را چراغ آسیا کردم
چه مرغم من که از اندازه پرواز خود گویم
چو برگ گاه پروازی به بال کهربا کردم
به اکسیر قناعت خون آهو مشک می گردد
به خون دل من این تحقیق در چین ختا کردم
زپیغام من مشتاق پهلو می کنی خالی
سزای من که مکتوب ترا بن قبا کردم
چرا صائب نباشد آسمان زیر نگین من
سخن خورشید شد تا مدح شاه اولیا کردم
نمی آید به کوشش دامن روزی به کف صائب
و گرنه من تردد بیشتر از آسیا کردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تفکر در مورد گذر زمان و بیثمر بودن تلاشهایش میپردازد. او با استفاده از تصاویر زیبا و کنایات، احساس ندامت و افسوسش را نسبت به مصرف عمرش در کارهای بیفایده بیان میکند. شاعر به فلسفه قناعت و ارزشهای معنوی اشاره میکند و هشدار میدهد که زندگی باید صرف امور مهمتری شود. او همچنین در مورد ارتباطش با خداوند، امید و آرزوهایش، و تأثیرات زندگیاش بر دیگران تأمل میکند. در پایان، شاعر نتایج تلاشهایش را مورد بررسی قرار میدهد و نشان میدهد که چگونه ممکن است انسان در پی یافتن هدف و معنا، عمرش را هدر دهد.
هوش مصنوعی: من غبار زندگی را به عنوان سرمه چشمان خود انتخاب کردم و به طور افسرده، مقداری خاکستر از خود را در دستان نسیم قرار دادم.
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت ناگوار به من آسیب بزند، ناراحت نمیشوم؛ چون در روزهای سختی، توانستهام گندم را از کاه جداسازی کنم.
هوش مصنوعی: اگر وقت را تلف کنم و در اندوه و غم نشینم، حق دارم چونکه از دامن پیراهن یوسف دست کشیدهام.
هوش مصنوعی: با تلاش و اراده میتوان علف زار را به طلا تبدیل کرد، اما من اشتباه کردم که عمرم را برای جستجوی کیمیا صرف کردم.
هوش مصنوعی: زمانی که دستان ندامت بر من میگرید و غم و اندوهی عمیق را احساس میکنم، بارها و بارها به خود میگویم که چگونه فرصتهای خوب به دستم رسیده و آنها را رها کردهام.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر غبارهای فراوانی که در آن وجود دارد، نمیتواند به خوبی به یاد آفتاب بیفتد. بنابراین، برای روشنایی آن، مانند چراغ آسیا به آن روشنی میبخشم.
هوش مصنوعی: چرا من برای پروازم صحبت میکنم در حالی که وقتی به اوج میرسم مثل برگ، به راحتی پرواز میکنم؟
هوش مصنوعی: اگر انسان بتواند به قناعت و رضایت دست یابد، حتی چیزهای کوچک هم برای او بسیار ارزشمند و خوشایند میشود. من با درد و رنج خود این را فهمیدهام و به آن پی بردهام.
هوش مصنوعی: به خاطر پیام من، کنجکاو و بیقرار شدهای. من لیاقتم این است که نوشته تو را به بهترین شکل آماده کنم.
هوش مصنوعی: چرا نباید آسمان در اختیار من باشد، وقتی که سخن خورشید به ستایش شاه اولیا جریان دارد؟
هوش مصنوعی: هر چقدر هم که تلاش کنم، روزی به دست نخواهم آورد. اگر چه من بیشتر از آسیابها در این راه گرداندهام و سختی کشیدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.