غزل شمارهٔ ۵۴۹۳
به ناکامی ز خاک آستانت دردسر بردم
دعای طاق ابرویت به محراب دگر بردم
درین مدت که عمر من سرآمد در نظر بازی
چه از خورشید خسارت بغیر از چشم تر بردم
به کوته دستی من خون اگر گریند جا دارد
که من دست تهی چون بهله زان موی کمر بردم
مرا زیبد به سربازان عالم گردن افرازی
که گوی دل زچوگان خم زلفت بدر بردم
برهمن گرمرا سوزد به صندل جای آن دارد
که بر پای صنم تا جبهه سودم دردسر بردم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...