ما ز اهل عالمیم اما ز عالم فارغیم
از غم و شادی و نوروز و محرم فارغیم
چون گل کاغذ به رنگ خشک قانع گشته ایم
از تریهای سحاب و ناز شبنم فارغیم
ما به خون چون لاله داغ خویش را به می کنیم
از نمک آسوده ایم از ناز مرهم فارغیم
سینه را یک روز با خورشید صیقل داده ایم
از غم زنگار و از اندیشه نم فارغیم
نغمه در سازست اما فارغ است از گوشمال
ما درین عالم ز محنتهای عالم فارغیم
هر چه می خواهیم صائب هست در دیوان او
با کلام مولوی زاشعار عالم فارغیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی بیانگر احساس بیتفاوتی و دوری از مسائل دنیایی است. شاعر به این نکته اشاره میکند که اگرچه ما جزء اهل دنیا هستیم، اما از دغدغهها و شادیها و مصایب آن فارغیم. او خود را به صورت گلی کاغذی توصیف میکند که به رنگ خشک راضی است و از زیباییهای طبیعی، مانند باران و شبنم، بینیاز به نظر میرسد. همچنین بیان میکند که از درد و رنجهای زندگی، به مانند لالهای در خون، فاصله گرفته و از گرمای خورشید در دل خود بهرهمند است. در نهایت، شاعر اشاره میکند که با کلام مولانا و اشعار عرفانی، به معنای عمیقتری نسبت به مسائل زندگی دست یافته و از محنتهای این دنیا فاصله گرفته است.
هوش مصنوعی: ما از مردم دنیا هستیم، اما از مسائل دنیا مانند غم و شادی، نوروز و محرم بیخبر و آزادیم.
هوش مصنوعی: ما مانند گل کاغذی به رنگ خشک، رضایت دادهایم و از رطوبت باران و زیبایی شبنم بینیاز شدهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر غم و درد خود، مانند لالهای که خونین شده، احساساتمان را در شراب میریزیم و از تلخیهای زندگی رهایی یافتهایم. دیگر نیازی به مرهم و تسکیندهنده نداریم.
هوش مصنوعی: یک روز با تابش خورشید، سینهام را از غم و اندوه پاک کردهام و اکنون از تفکر و ناراحتی آزاد هستم.
هوش مصنوعی: این شعر میگوید که صدا و نغمهای در دنیا وجود دارد، اما ما از درد و مشکلات این دنیا بیخبریم و نسبت به آن بیاعتنا هستیم. در واقع، ما درگیر سختیها و زحمتهای زندگی نیستیم و به نوعی از آنها فاصله گرفتهایم.
هوش مصنوعی: هر آنچه که ما آرزو داریم یا به دنبال آن هستیم، در آثار و نوشتارهای او به نام صائب موجود است. با الهام از کلام مولوی، ما از دغدغههای دنیوی و مشکلات عالم جدا میشویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در دو عالم کار ما داریم کز غم فارغیم
الصبوح ای دل که از کار دو عالم فارغیم
کم زدیم و عالم خاکی به خاکی باختیم
و آن دگر عالم گرو دادیم و از کم فارغیم
عقل اگر در کشتزار خاک آدم ده کیاست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.