گرفته اوج ز بس فیض نوبهار امسال
یکی شده است لب بام و جویبار امسال
خمیر مایه چندین بهار آینده است
زمین ز ابر شد از بس که مایه دار امسال
نکرده راست نفس سرو خوشخرام شود
اگر بلند شود از زمین غبارامسال
چنین که رشته باران ز هم نمی گسلد
دل دو نیم نماند به روزگار امسال
اگر نه صبح قیامت بود شکوفه چرا
نهفته های زمین گشت آشکار امسال
شکوفه همچو ثمر پشت شاخ خم سازد
چنین هجوم کند گر به شاخسار امسال
غریب نیست که زاهد برآید از خشکی
چنین که شد درو دیوار میگسارامسال
ز نوبهار هوا شد چنان به کیفیت
که میکشان شکنند از هوا خمارامسال
ز دست توبه گرفته است جوش لاله و گل
چو برگهای خزان دیده اختیار امسال
به دیده تیغ مرصع نیام می آید
ز جوش لاله و گل تیغ کوهسار امسال
بجز گرفتن جام و نظاره ساقی
نمی رود دل ودستم به هیچ کارامسال
غنی زآب خمارند میکشان صائب
ز بس هوا ز رطوبت شد آبدار امسال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگرچه بسته قضا دست نوبهار امسال
بدین خوشیم که خُرّم بود بهار امسال
سزد که خلق نکوتر ز سال پار شوند
که نوبهار نکوتر بود ز پار امسال
نگار، پار سر قتل و جنگ و غارت داشت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.