پیش چشمی که ز کان لعل برون آورده است
می کند جلوه موج می احمررگ سنگ
گر به تمکین گرانسنگ تو گویا گردد
خامه گردد به کف دست سخنور رگ سنگ
گرچه پرورده به صد خون جگر خورشیدم
هست چون لعل مرا بالش و بستر رگ سنگ
چون تن زار من از حادثه سالم ماند
نیست آسوده درین عهد ز صرصر رگ سنگ
ممکن است از دل من آه برآید صائب
گر رود در جگر سنگ سراسر رگ سنگ
شد ز تر دستی من بس که توانگر رگ سنگ
گشت سیرابتر از لعل شرر در رگ سنگ
پای در دامن تسلیم و رضاکش که کشید
لعل در رشته تسخیر ز لنگر رگ سنگ
غوطه دادند چو فرهاد به خونم هر چند
شد ز تردستی من موجه کوثررگ سنگ
سنگ را موم نماید نفس خونگرمان
چه عجب لاله اگر ریشه کند دررگ سنگ
عشق در سنگ ریشه که چون تیر شهاب
شد ز سوز دل فرهاد منوررگ سنگ
تا ز آوازه فرهاد تهی شد کهسار
می گزد بیشتر از مار مرا هر رگ سنگ
چه عجب گر شود از سنگ ترازو تیرم
که برآرد زسبکدستی من پر رگ سنگ
همت از تیشه فرهاد گدایی دارد
ناخنی تیشه هر کس که زند بر رگ سنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف احساسات عمیق و زیباییهای عشق و دلدادگی میپردازد. شاعر با اشاره به تمایلات عاشقانه و سختیهای موجود در این راه، از قدرت تأثیر عشق بر دل و جان سخن میگوید. او به تصویرسازیهایی از سنگ و لعل (جواهر) میپردازد و این نمادها را به عشق و رنجها و فداکاریهای مربوط به آن مرتبط میکند. همچنین، شاعر از متدهای مختلفی برای بیان عواطف خود استفاده میکند و نشان میدهد که عشق حتی میتواند در دل سنگها ریشه بزند و تغییراتی عظیم ایجاد کند. در نهایت، این شعر ترکیبی از عواطف عمیق، زیبایی و درد ناشی از عشق است.
هوش مصنوعی: در برابر نگاهی که زیبایی لعل را از عمق زمین بیرون آورده، نمایشی مانند موجی در رنگ سنگی به وجود میآید.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و جذابیت تو به زبان بیاید، آن وقت قلم در دست سخنور مانند رگی از سنگ خواهد شد.
هوش مصنوعی: هرچند من با صدها سختی و درد رشد کردهام، اما چون سنگی سخت و خارا، برایم بالش و بستر شده است.
هوش مصنوعی: بدن بیمار من از حوادث جان سالم به در برده است، اما در این دنیای پر از طوفان و مشکلات آرامش ندارد.
هوش مصنوعی: ممکن است از دل من یک آه بلند بیرون بیاید، اگر یک سنگ را هم در دل بگذاری، تمام رگهای آن سنگ پر از احساس میشود.
هوش مصنوعی: به خاطر مهارت من در کار و هنر، قدرت و ثروت به دست آوردم، به طوری که حتی رگ سنگ هم از اشک شوق و زنده شدن بیشتر از خون قرمز سیراب شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که انسان خود را به تسلیم و راضی کردن در برابر تقدیر و سرنوشت واگذار کند، در واقع همچون گوهری باارزش در چرخهای قدرتمند قرار میگیرد که میتواند به تسخیر و کنترل برآید، همانند سنگی که در ریشهاش استوار است.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره به این است که مانند فرهاد، که با عشق و تلاش خود در مسیر سختیها و چالشها قرار گرفت، من نیز به شدت درگیر مشکلات و دردها هستم. با این حال، تلاشهای من، علی رغم سختیها و شرایط دشوار، در نهایت منجر به نتیجهای مثبت و زیبایی میشود، همچون جریان زلال و زندگیبخش کوثر.
هوش مصنوعی: نفس گرم و زندگیبخش ما میتواند سنگ را نرم کند، پس چه تعجبی دارد اگر لالهای از دل سنگ ریشه بگیرد!
هوش مصنوعی: عشق در دل سنگ ریشه دارد و زمانی که همچون تیر شهاب میدرخشد، سوز و حرارت دل فرهاد نیز سنگ را روشن میکند.
هوش مصنوعی: وقتی آوازهی فرهاد خاموش شد، کوهها بر من سنگینی میکنند و حس میکنم هر رگ وجودم همچون مار به درد آمده است.
هوش مصنوعی: چه شگفتیست اگر تیر سنگینی که در ترازوی من هست، به خاطر سهلانگاری من از سنگ پر شود.
هوش مصنوعی: این بیت به نقش اراده و تلاش اشاره دارد. میگوید که مانند تیشهای که فرهاد برای شکستن سنگ استفاده میکند، هر کسی که بخواهد بر سنگی فرود آید (یعنی به هدف خود برسد)، باید تلاش و پشتکار داشته باشد. این تلاش، به مانند تیشهای است که به رگ سنگ میزند. به این ترتیب، هیچ هدفی بدون کوشش و عزم راسخ محقق نخواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
می زنم گرم ز بس تیشه خود بر رگ سنگ
می زند پیچ و خم موی بر آذر رگ سنگ
تا شد از سرمه وحدت نظر من روشن
رشته تجلی است مرا هر رگ سنگ
بیستون را منم آن کوهکن آتشدست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.