خامش نمی شوم چو جرس بادهان خشک
دارم هزار نغمه تربازبان خشک
از سایه ام اگر چه به دولت رسند خلق
باشد نصیب من چو هما استخوان خشک
بی آب، نان خشک گلو گیر می شود
گر آبرو به جاست گواراست نان خشک
چون تیغ آبدار کند جلوه درنظر
آن راکه آبروست به جا درجهان خشک
چون ماهیان ز نعمت الوان روزگار
ماصلح کرده ایم به آب روان خشک
سر برنیاورم ز زمین روز باز خواست
از بس که دیده ام تری از آسمان خشک
آب مروت از قدح آسمان مجوی
بگذر چو تیر راست ز بحر کمان خشک
روزی که نیست ابرتری درنظر مرا
چون شیشه می خلد به دلم آسمان خشک
ساقی کجاست تا در میخانه واکند
تا اهل زهد تخته کنند این دکان خشک
از جان پرغبار سخنهای تر مرا
چون لعل آبدار برآید ز کان خشک
چون پای قطع راه نداری ز کاهلی
بیرون مرو ز راه چو سنگ نشان خشک
چون تیغ اگر چه تشنه لبی داردم کباب
تر می کنم گلوی جهان بازبان خشک
حیرت ز بس که کرد زمین گیر خلق را
این دشت، سنگلاخ شد ازرهروان خشک
نازک خیال هم ز سخن می رسد به کام
گرتر شود زآب گهرریسمان خشک
آه ندامتی است که در دل خلد چو تیر
حاصل مرا ز قامت همچون کمان خشک
مهمان آسمان و فضولی، چه گفتگوست
نگذاشت آرزو به دل این میزبان خشک
صائب شده است دام وقفس گلستان من
از بس گزیده است مرا آشیان خشک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی بیانگر احساسات عمیق شاعر است که در دورانی از خشکی و بیتوجهی زندگی میکند. شاعر به تشبیههایی از طبیعت و عناصر مختلف دنیای اطراف استفاده میکند تا نشان دهد که چگونه در دنیای خشک و بیرنگ، تلاش میکند تا نغمهای دلنشین از درون خود بزند. او با ابراز نارضایتی از سردی و بیروحی محیط، به یاد خاطرات شیرین و امید به روزهای بهتر میپردازد. در واقع، این شعر نشاندهنده تضاد بین زیباییها و تلخیهای زندگی است و دعوت به پایداری و تلاش برای حفظ ارزشهای انسانی حتی در شرایطی دشوار. شاعر همچنین به تنهایی و بار سنگین احساساتش اشاره میکند، و از دیگران میخواهد که با او همراهی کنند تا از این وضعیت رهایی یابند.
هوش مصنوعی: من همچنان خاموش نمیشوم، مانند زنگی که به صدا در میآید، هرچند دهانم خشک است. درونم هزاران نغمه وجود دارد، هرچند زبانم هم خشک است.
هوش مصنوعی: اگرچه مردم ممکن است به موفقیت و خوشبختی برسند، من فقط نصیبم از این وضعیت، همچون سایهای بیارزش و استخوانی خشک است.
هوش مصنوعی: وقتی آب نباشد، خوراک خشک در گلوی انسان گیر میکند. اما اگر انسان آبرو و حیثیت داشته باشد، نان خشک هم میتواند خوشمزه و قابل تحمل باشد.
هوش مصنوعی: زمانی که تیغ تیزی در نظر میآید، نشان از شجاعت و منزلت فردی دارد که در دنیای بیرحم و سخت زندگی میکند.
هوش مصنوعی: ما مانند ماهیانی که از نعمتهای رنگارنگ روزگار بهرهمند هستند، با جریان آب زندگی سازگار شده و خود را با آن پیش بردهایم.
هوش مصنوعی: در روزی که باید به حساب اعمال خود رسیدگی کنم، از زمین سر نخواهیم برداشت، زیرا همواره ترس و نگرانی از آسمان را بیشتر از خشکی آن تجربه کردهام.
هوش مصنوعی: در این بیت به نوعی به فضیلتها و رفتار انسانی اشاره شده است. نمیتوان انتظار داشت که خوبی و فضیلت را از آسمان و یا جاهای دوردست پیدا کرد. باید از موانع و سختیها عبور کرد و به منابعی که در دسترس خودمان است، توجه کنیم. مانند تیر که از کمان به سمت هدف میرود، باید با اراده و تلاش به سمت ارزشها و فضیلتها حرکت کنیم.
هوش مصنوعی: روزی که هیچ چیز برتر از من نیست، حس میکنم مانند شیشهای هستم که دل و فکرم در آسمان بیابر و خشک محصور شده است.
هوش مصنوعی: ساقی کجاست که بیاید و در میخانه را باز کند تا اهل زهد و ریا از این مکان بیروح و خشک کنارهگیری کنند؟
هوش مصنوعی: سخنان تازه و شاداب من، که از دل دلی پر غبار و اندوه بیرون میآید، به زیبایی و ارزشمندی انگشتری از لعل درخشان مینماید، حتی اگر منبع آن در نظر دیگران خشک و بیحاصل به نظر برسد.
هوش مصنوعی: وقتی قدمی برای پیشرفت برنمیداری، از جا به جا شدن و حرکت کردن خودداری کن، زیرا مثل سنگی خشک در مسیر خواهی بود.
هوش مصنوعی: هرچند همچون تیغ تند و برندهای هستم، اما با وجود این، به خاطر جانی که در من وجود دارد، میتوانم گلوی دنیا را با لبی تشنه به آرامی نوازش کنم و تا حدودی آرامش را به آن بازگردانم.
هوش مصنوعی: بخاطر زیادی افرادی که در این زمین حرکت کردند، این دشت به گونهای شده که پر از سنگهای لبهدار و سخت شده و برای دیگران امکان عبور راحت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: شخصی با روحیه لطیف و حساس، با کلمات زیبا و دلنشین میتواند به خواستههای خود برسد، حتی اگر اوضاع سخت و خشک به نظر برسد.
هوش مصنوعی: ندامت و تاسف در دل مانند تیر به سوی بهشت پرتاب میشود، و من را مثل کمانی خشک، بیتحرک و غمگین میکند.
هوش مصنوعی: مهمان آسمان و فضولی به چه سخنانی مشغول هستند که آرزو را برای این میزبان بیدل، برآورده نکردند.
هوش مصنوعی: من به قدری در چنگال درد و مصیبت گرفتار شدهام که حتی گلستان و زیباییهایم هم به دام و قفسی برایم تبدیل شدهاند. در واقع، تمام زیباییها و شادیهایم از شدت گزندها و ناکامیها خشک و بیروح شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.