دل چه باشد تا کسی از دلستان دارد دریغ؟
عاشق از معشوق هیهات است جان دارد دریغ
آن که از دندان ترا بخشید چندین آسیا
بی دهن وا کردنی حاشا که نان دارد دریغ
حسن را با سینه چاکان التفات دیگرست
ماه ممکن نیست پرتو از کتان دارد دریغ
نیست بخل، از دورباش بی نیازیهای ماست
نعمت خود را اگر از ما جهان دارد دریغ
آن که می بخشد سگان را لقمه بی استخوان
از همای ما ز خشکی استخوان دارد دریغ
آن که از دندان دهانت پر ز گوهر ساخته
نیست ممکن تا لب گور از تو نان دارد دریغ
نیست جز روی زمین خورشید را جولانگهی
عشق هیهات است لطف از خاکیان دارد دریغ
آب را کافر نمی دارد دریغ از تشنگان
چون کسی از تیغ خونخوار تو جان دارد دریغ؟
عاقبت خط لعل سیراب ترا بی آب کرد
این سزای آن که آب از تشنگان دارد دریغ
سخت می ترسم که از سنگین دلیها آسمان
از من دیوانه سنگ کودکان دارد دریغ
بهتر از سیری دهن بندی نباشد شیر را
غافل است آن کس که مال از دشمنان دارد دریغ
در کنار بحر صائب قطره دریا می شود
کس چرا جان را ازان جان جهان دارد دریغ؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به نقد حالات و ویژگیهای عشق و روابط انسانی میپردازد. او میگوید که دلسپردگی و عشق واقعی، دردهای ناشی از دوری و جدایی را به دنبال دارد و در عین حال، از کسانی که خود را بینیاز میدانند، انتقاد میکند. عشق به معشوق، گرچه جان را تسخیر میکند، اما نه تنها از لذتهای دنیا بلکه از دردها و سختیها نیز جلوگیری نمیکند. شاعر همچنین بر این نکته تاکید دارد که انسانها در برابر یکدیگر و در مواجهه با نعمتها و روزیهای خود باید با محبت برخورد کنند و نباید نسبت به دیگران بیرحم باشند. در نهایت، شاعر از این میگوید که در دنیایی که عشق و دوستی کماست، خیلیها به دنبال منفعتهای شخصی، اما بیپایه هستند و این به نوعی موجب غفلت از ارزشهای انسانی میشود.
هوش مصنوعی: دل چه ارزشی دارد که کسی از دلشکستگی اش احساس پشیمانی کند؟ عشق واقعی از معشوق جدایی ندارد و جانش را فدای عشق میکند.
هوش مصنوعی: کسی که دندان را به تو داده، چطور میتواند چندین آسیاب را بدون دهان بچرخاند؟ حتماً چیزی برای خوردن ندارد، افسوس برای او.
هوش مصنوعی: محبت حسن و زیبایی او برای کسانی که دلشان به عشق او سوخته، معنای خاصی دارد. هیچ ماهی نمیتواند روشنایی خود را تنها از پارچه بگیرد؛ این نشاندهنده این است که زیبایی و عشق واقعی از درون و باطنی عمیق سرچشمه میگیرد و نه فقط از ظواهر.
هوش مصنوعی: بخل و تنگنظری وجود ندارد، زیرا دوری از نیازمندیها و خودکفایی ما باعث شده که نعمتهای الهی را دریافت کنیم و اگر جهان چیزی از ما کم دارد، در واقع چیزهای باارزشی از ما دریغ نمیکند.
هوش مصنوعی: کسی که به سگان لقمه نرم و بی استخوان میدهد، از قضاوت و قهر ما از هراس استخوانهای خشک خودداری میکند.
هوش مصنوعی: کسی که دندانهایش از جواهر ساخته شده، بعید است که تا مرگش از تو چیزی بخواهد یا نان بخورد. افسوس!
هوش مصنوعی: فقط بر روی زمین است که خورشید میتواند در آغوش عشق حرکت کند و این واقعیت که بخشی از لطف و مهربانی از سوی انسانها به سوی ما نمیآید بسیار تاسفبار است.
هوش مصنوعی: آب برای کسی که تشنه است ارزش زیادی دارد و او از آن بینصیب میماند، همانطور که کسی که زندگیاش در خطر است، نمیتواند از تهدید و خطر کم نگهداری کند. در واقع، انسانها در شرایط سخت به دنبال نجات خود هستند و فراموش میکنند که چه چیزهایی میتواند به آنها کمک کند.
هوش مصنوعی: در نهایت، زیبایی و جذابیت لبهای تو باعث شد که تو را بدون آب رها کنند. این نتیجهای است برای کسی که به تشنگان آب نمیدهد و از آنها دریغ میورزد.
هوش مصنوعی: من به شدت نگرانم که به خاطر دلهای سنگین و خشن، آسمان از من فراموشی و دیوانگی به یاد کودکان بیگناه بگیرد.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی بهتر از این نیست که به جای پر بودن شکم، انسان زبانش را بسته نگه دارد. کسی که از دشمنان خود مال و ثروت به دست میآورد، در واقع در خطر است و از این موضوع غافل است.
هوش مصنوعی: در کنار دریا، قطرهای از آب به اندازه دریا ارزش پیدا میکند. چرا کسی باید جانش را برای آنچه که از زندگی ارزشمندتر است، دریغ کند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد دریغ
از هما، این سگ ز خسّت، استخوان دارد دریغ
با کدام امّید دیگر، زندگانی کس کند؟
تیغش آبی از گلوی تشنگان دارد دریغ
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.