ز روشنی جگر داغدار دارد شمع
ز راستی مژه اشکبار دارد شمع
چراغ روز ندارد ز پرتو خورشید
خجالتی که ز رخسار یاردارد شمع
تمام شب به امید وصال پروانه
ستاده بر سر پا انتظار دارد شمع
ز هم نمی گسلد آب چشم زنده دلان
که رشته از رگ ابر بهار دارد شمع
همیشه غوطه زند درمیان آتش و آب
که زندگانی ناپایدار داردشمع
ز حال عاشق سرگشته حسن غافل نیست
ز اهل بزم به پروانه کارداردشمع
چو سود ازین که برآمد ز جامه فانوس؟
همان ز شرم و حیا پرده دار داردشمع
ز تیره روزی پروانه غافل افتاده است
اگر چه دیده شب زنده دار دارد شمع
ز بخت تیره ندارند شکوه زنده دلان
حضور در دل شبهای تار دارد شمع
ز شوق عالم بالا همیشه گریان است
اگر چه درلگن زر قراردارد شمع
نظر به رشته اشکم رهی است خوابیده
اگر چه گریه بی اختیار دارد شمع
نبیند زنده دلان از مآل خود غافل
زآب چشم خود آیینه دار دارد شمع
نشان زنده دلی چشم تربود صائب
دگر بغیر گرستن چه کار دارد شمع؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمثیل شمع و پروانه میپردازد و احساسات عمیق عاشقانه و غم را به تصویر میکشد. شمع نماد عشق و اشتیاق است که در تاریکی شب به روشنایی میفروزد، اما به طور همزمان دچار درد و رنج نیز هست. شمع به انتظار وصال پروانه ایستاده و با وجود غوطهوری در آتش عشق و نگرانی از آینده، هنوز هم درگیر زیبایی و حسرت است. در حالی که شمع قطرات اشک خود را مانند زنده دلی میسازد، نه تنها از غم و تنهایی خود غافل نیست بلکه به یاد زیباییهای گذشته و عشقش همواره گریه میکند. این شعر به عمیقترین احساسات انسانی مانند عشق، خجالت، غم و امید میپردازد و تنهایی و رنجی که عشق به همراه دارد را به خوبی بیان میکند.
هوش مصنوعی: شمع به خاطر گرمی و نور دل سوختهای که دارد، روشن است و از طرفی به علت صداقت و درستکاریاش، اشک در چشمانش جمع شده است.
هوش مصنوعی: نور روز به اندازهی تابش خورشید نیست، چرا که زیبایی چهرهی دوست مانند شعلهی شمع باعث شرم و خجالت آن میشود.
هوش مصنوعی: تمام شب پروانه به امید رسیدن به شمع ایستاده و در انتظار است.
هوش مصنوعی: چشمهای زنده دلان هرگز از هم جدا نمیشود، زیرا آنها پیوندی عمیق با زیبایی و زندگی دارند که مانند رشتهای، به رگهای بارش بهاری وصل است.
هوش مصنوعی: شمع همیشه در میان آتش و آب قرار دارد و این نشاندهندهی ناپایداری زندگی است.
هوش مصنوعی: عاشق سرگشته از حال و روز خود غافل نیست و در میانسالی، شمع به پروانهای که دور او میچرخد توجه دارد.
هوش مصنوعی: وقتی از روشنایی و نور فایدهای نمیبرند، همان نور شرم و حیا را حفظ میکند.
هوش مصنوعی: پروانه به خاطر بدشانسی خود طوری گرفتار شده که حتی با وجود اینکه شمع را همیشه میبیند، از خطرات آن غافل است.
هوش مصنوعی: از بدشانسی، کسانی که دل شاد دارند نمیتوانند در دل شبهای تاریکی شکوه و جلال داشته باشند، اما شمع به روشنی در این شبهای تار حضور دارد.
هوش مصنوعی: شمع اگرچه در ظرف طلایی قرار دارد، اما به خاطر شوق و عشق به دنیای بالا همیشه در حال گریه و اشکریزی است.
هوش مصنوعی: اگر به رشته اشکی که از چشمم جاری است نگاه کنی، متوجه خواهی شد که همچون شمعی خاموش در حال گریه هستم، هرچند که نتوانم خود را کنترل کنم و این اشکها بیاختیار بریزد.
هوش مصنوعی: زنده دلان هیچگاه از سرنوشت خود غافل نیستند. آنها مانند شمعی هستند که از اشکهای خود به عنوان آینهای برای درک وضعیتشان استفاده میکنند.
هوش مصنوعی: چشم ترب، نشانهای از زندگی و شادابی است. صائب میگوید که شمع جز به عشق و محبت دیگر به چه چیزی نیاز دارد، چون عشق و شوق باعث روشنایی و زندگیاش میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.