سر سبز آن که سعی کنددر هلاک خویش
چیندچو سرو دامن همت ز خاک خویش
هرکس نداشت زنده شبی رابرای دوست
درزندگی نبرد چراغی به خاک خویش
ازدشمن غیور تنزل نمی کنم
در دیده سپهر زنم مشت خاک خویش
جرأت به تیزدستی من فخر می کند
ازکوهکن دلیر ترم در هلاک خویش
آن زلف همچو دام، که عمرش دراز باد
هرگز نکرد یاد اسیران خاک خویش
عاشق چرا امید نبندد به عشق پاک؟
شبنم عزیز باغ شد از چشم پاک خویش
صائب نیم ز تنگی دل غنچه سان ملول
چون گل شکفته ام ز دل چاک چاک خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.