ای دل ازان جهان خبری می گرفته باش
زآرامگاه جان خبری می گرفته باش
تا کی روی چو تیر هوایی به هر طرف؟
گاهی هم از نشان خبری می گرفته باش
درعالم خودی خبر دلپذیر نیست
از خویش رفتگان خبری می گرفته باش
بر پاسبانی سگ نفس اعتماد نیست
ازگله، ای شبان خبری می گرفته باش
از خار راه آبله پایان کوی عشق
ای برق خوش عنان خبری می گرفته باش
از پا شکستگان که به دنبال مانده اند
ای میر کاروان خبری می گرفته باش
این یک دو هفته ای که ترا هست خرده ای
ای گل ز بلبلان خبری می گرفته باش
ای ماه مصر چون به عزیزی رسیده ای
زان پیر ناتوان خبری می گرفته باش
گاهی ز دوستان خود ای نور چشم من
کوری دشمنان خبری می گرفته باش
تا برخوری ز ساغر خورشید سالها
ای ماه ازکتان خبری می گرفته باش
زان کس که مرده نفس روح بخش توست
ای عیسی زمان خبری می گرفته باش
در گرد بی نشان نرسد گرچه جستجو
صائب ازان دهان خبری می گرفته باش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دل و جان میخواهد که از دنیای دیگران خبر داشته باشد و به آرامش و معنای عمیقتری در زندگی دست یابد. او به دل یادآوری میکند که حتی در وضعیتهای سخت و دردناک، باید به دنبال نشانههایی از عشق و دوستی باشد. شاعر اشاره میکند که خبر از جداییها و دشواریهای زندگی نمیتواند اعتماد کامل به نفس را به همراه داشته باشد و از مخاطب میخواهد که به دنبال اخبار خوب و دلپذیر باشد. او به عشق و پیوندهای انسانی و همچنین به بیاعتباری دشمنان اشاره میکند و تأکید دارد که باید از زیباییها و شادیهای زندگی غافل نشد. نهایتاً، شاعر به یادآوری اهمیت خبرگیری از زندگی و ارتباطات انسانی میپردازد.
هوش مصنوعی: ای دل، از آن دنیای دیگر آگاهی پیدا کن و از آرامش جانت باخبر باش.
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی با چهرهای همچون تیر، به هر سو نگاه کنی؟ گاهی هم ممکن است از نشانهای خبری دریافت کرده باشی.
هوش مصنوعی: در دنیای خود، خبری خوشایند وجود ندارد؛ شاید از افرادی که از خود رفتهاند، خبری به دست آوردهای.
هوش مصنوعی: در برابر خطرات و عدم اعتماد به نفس در نگهبانی، ای شبان، بهتر است که از وضعیت گوسفندانت آگاه باشی.
هوش مصنوعی: ای عشق، در مسیر پر درد و رنجی که طی میکنم، ای نورانیترین وجود، لطفاً خبری از حال و روز من برسان.
هوش مصنوعی: ای سرپرست کاروان، کسانی که از پا درآمدهاند و به عقب افتادهاند، چه خبری از آنها داری؟
هوش مصنوعی: در این دو هفتهای که با تو هستم، ای گل، کمی از بلبلها خبر بگیر.
هوش مصنوعی: ای ماه مصر، چون به دست عزیزی رسیدهای، احتمالا از حال آن پیر ناتوان خبری گرفتهای.
هوش مصنوعی: هر از گاهی ممکن است از دوستانت که مانند نور چشمم هستی، خبری در مورد دشمنانم بگیری.
هوش مصنوعی: ای ماه، تا زمانی که سالها از ساغر خورشید مینوشی، شاید خبری از پارچههای کتانی که بر تن داری، به گوشت برسد.
هوش مصنوعی: از کسی که با وجود مرگش، روح و زندگی را به تو میبخشد، ای عیسی، باید در این زمان با خبر باشی.
هوش مصنوعی: اگرچه در جستجوی بیخبران هستی، اما ممکن است هرگز به نتیجه نرسی، حتی اگر از زبان آنان خبرهایی بشنوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی ز میکشان خبری می گرفته باش
از خویش رفتگان خبری می گرفته باش
رفتیم ما ولی دل و جان ماند پیش تو
از بازماندگان خبری می گرفته باش
ما را کسی به جز تو درین شهر و کوی نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.