لب خمیازه ما شد ز می ناب خموش
که صدف می شود ازگوهر سیراب خموش
بحر از پنجه مرجان نپذیرد آرام
نشد از دست نوازش دل بیتاب خموش
گریه برآتش بیتابی ماآب نزد
که ز شبنم نشود مهر جهانتاب خموش
نیست در صحبت اشراق زبانی درکار
شمع آن به که بود در شب مهتاب خموش
چه عجب درگل اگر دیده ماحیران شد
که چو آیینه درین باغ شود آب خموش
نیست بی داغ ملامت جگر چاک مرا
نشود شمع درین گوشه محراب خموش
شمع در پرده فانوس نیفتد ز زبان
نشود چشم سخنگوی تو در خواب خموش
چه کند مهر خموشی به لب شکوه ما؟
نشود سیل گرانسنگ به گرداب خموش
گریه و ناله بود لازم سرگردانی
نیست ممکن شود از زمزمه دولاب خموش
شد غبار خط او باعث تسکین دل را
چاره خاک است چو آتش نشدازآب خموش
روز روشن شب تاریک شود درنظرش
هرکه را گشت چراغ دل بیتاب خموش
شور من بیش شد ازسنگ ملامت صائب
چه خیال است به کهسار شود آب خموش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عمیق و درونی خود میپردازد. او از عشق و دلتنگی سخن میگوید و به تأثیر آن بر وجودش اشاره میکند. بستر شعر تمی، از سکوت و خاموشی است که در آن ناله و غم وجود دارد. شاعر با تصاویری از طبیعت، همچون دریا و شمع، به بیان احساسات خود میپردازد و به نوعی احساس سرگردانی و بیقراری را توصیف میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که هرگونه تلاش برای بیان این احساسات در سکوت و خاموشی به سرانجام نمیرسد و غمهای او همچنان پابرجا میمانند.
هوش مصنوعی: لبهای ما از شراب گوارا چنان گشوده شده که مانند صدفی میشود که از جواهری پر شده و به سراغ سکوت و آرامش میرود.
هوش مصنوعی: دریا هرگز از دست مرجان آرام نمیشود و قلب بیقرار از نوازشها آرام نمیگیرد.
هوش مصنوعی: گریه بر روی آتش درد و بیتابی ما بیهوده است، زیرا مانند آن است که به آب بگویی شبنم نمیتواند خورشید را خاموش کند.
هوش مصنوعی: در گفتگوهای روشن و الهامبخش، هیچ زبانی وجود ندارد که بتواند بیانگر باشد. شمع بهتر است که در شب مهتاب خاموش بماند.
هوش مصنوعی: چه شگفتانگیز است اگر چشمان ما در زیبایی گلها حیرتزده شوند، زیرا مانند آینهای در این باغ، آب نیز آرام و بیصداست.
هوش مصنوعی: در دل من زخمی از سرزنش وجود دارد و بدون این درد، شمع روشن در این گوشه از عبادتگاه خاموش نمیشود.
هوش مصنوعی: شمعی که درون فانوس قرار دارد، نمیتواند از زبان بیفتد و خواب تو، که به سخن نمیآید، آرام و بیصداست.
هوش مصنوعی: چه کار میتواند از عهده سکوت عشق برآید که لبهای ما در گلایهاند؟ آیا میشود آن چنان بارش سنگینی به دور از غوغایی آرامش داشته باشد؟
هوش مصنوعی: در اینجا به موضوعی اشاره شده است که گاهی اوقات احساسات عمیق و غمانگیز وجود دارند، اما نیازی به ابراز آنها به شدت نیست. به نوعی، میتوان از صداهای ظریف و آرام، پیامهایی را دریافت کرد و از دل مشغولیها رهایی یافت، بدون اینکه به شدت وابسته به ناله و گریه باشیم.
هوش مصنوعی: غبار خط او باعث آرامش دل میشود، چون خاک درمان درد است، اما آتش خاموش نمیشود.
هوش مصنوعی: در روز روشن، شب تاریک برای او به نظر میرسد، و هر کسی که دلش به روشنی شعلهور است، در عین بیتابی، سکوت میکند.
هوش مصنوعی: شور و حال من از سنگی که بر سرم میزنند، بیشتر شده است. آیا بهتر نیست که آب آرامش، مانند یک تصور زیبا از کوهها، در سکوت بگذرد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.