کجا پروانه را با خویش سازد همنشین آتش؟
که دارد هر طرف چون شمع چندین خوشه چین آتش
ز خوی سرکش او شد چنین بالانشین آتش
وگرنه بود در خارا مقید پیش ازین آتش
گره چون گریه گردیده است شبنم در گلوی گل
ننوشد آب خوش هرکس که دارد در کمین آتش
مگر تسکین به لعل آبدار خود دهی دل را
وگرنه هیچ دریا برنمی آید به این آتش
ز فیض عشق او خورشید شد هر ذره خاک من
کند یکرنگ خود با هرچه می گردد قرین آتش
نباشد لاله در دامان این صحرا، که افتاده
ز برق آه من در خیمه صحرا نشین آتش
چه باشد مست خارخشک من، کز بیم خوی او
ز مجمر می گریزد در حصار آهنین آتش
ز فرش بوریا گفتم مگر لاغر شود نفسم
ندانستم که از خاشاک می گردد سمین آتش
فرو خور خشم را گر زنده می خواهی دل خود را
که کار آب حیوان می کند در خوردن این آتش
خطش زان در نظر چون موی آتش دیده می آید
که یاقوت لب او راست در زیر نگین آتش
امید سازگاری دارم از حسن جهانسوزی
که نقش از خوی او چون لاله بندد بر زمین آتش
سمندر شو اگر از نی تمنای نوا داری
که دارد ناله جانسوز نی در آستین آتش
ز برق حسن، کوه طور صحرا گر شد صائب
سپندی چون نگهداری کند خود را درین آتش ؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی عشق و شور و شعف آن میپردازد و استعارههایی از آتش و پروانه به کار میبرد. پروانه، نماد عشق و شوق، خود را به آتش میسپارد و در پی زیستن در کنار آن است، هرچند که این مسیر خطرناک است. شاعر میگوید که پروانه به خاطر سرکش بودن عشق، به جایی میرود که ممکن است برای او آسیبرسان باشد. عشق به حدی قوی است که حتی در کنار آتش هم نمیتواند از آن فرار کند. در نهایت، شاعر به زیباشناسی و قدرت وجود عشق در تغییر و تأثیر بر جهان میپردازد و به نوعی از معجزه عشق و زیبایی آن صحبت میکند.
هوش مصنوعی: آیا پروانه میتواند با آتش همنشین شود؟ آتش در هر سو مانند شمعی است که خوشههای زیادی دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر سرکشی او، اکنون در آتش بلندی نشسته است و اگر نه، قبل از این آتش، در سنگ سخت محدود بود.
هوش مصنوعی: اگر شبنم در گلوی گل مانند گریه گره خورده باشد، هیچ کس که در انتظار آتش نشسته، آب خوشی نخواهد نوشید.
هوش مصنوعی: آیا میتوانی با لبهای زیبا و شیرینت دل را آرام کنی؟ در غیر این صورت، هیچ دریا و آبی نمیتواند بر این آتش درونم غلبه کند.
هوش مصنوعی: از برکت عشق او، هر ذره خاک من همچون خورشید درخشان شد و با هر چیزی که در اطرافش وجود دارد، هماهنگ و یکرنگ گشت.
هوش مصنوعی: در این صحرا لالهای نیست، و ناگهان در خیمهی بیابانی که در آن زندگی میشود، آتش شعلهور شده است؛ این آتش نتیجهی آه و نالهی من است.
هوش مصنوعی: در اینجا، شاعر به توصیف حالتی از ترس و اضطراب میپردازد. او به عمیقترین احساسات و ترسهای خود اشاره میکند که ناشی از وجود یک نیروی وحشتناک و قدرتمند است. او به گونهای تصویر میکند که چگونه این احساسات عمیق باعث میشود که او از جایی که در آن احساس ایمنی میکند، به سمت دوری ناشی از ترس میگریزد. به طور کلی، این بیان نشاندهندهی چگونگی تأثیر عواطف و احساسات بر روی انسان و رفتار اوست.
هوش مصنوعی: از فرش بوریا گفتم که شاید نفس من سبکتر شود، اما نمیدانستم که از خاشاک (مواد ناچیز) آتش به وجود میآید و باعث افزایش شدت آتش میشود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی زنده بمانی، خشم خود را کنترل کن. دل تو تنها میتواند به زندگی ادامه دهد، همچنان که آب زندگیبخش است. در این آتش خشم غرق نشو.
هوش مصنوعی: خط او در نظر مانند موی آتشین به نظر میرسد، در حالی که یاقوت لب او زیر نگین آتشین قرار دارد.
هوش مصنوعی: من به این امید هستم که با زیبایی دلسوز او سازگار شوم، زیرا همچون لالهای که با رنگهایش زمین را زینت میبخشد، او نیز میتواند بر آتش عشق اثر بگذارد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از نی صدای زیبایی را بشنوی، باید مانند سمندر باشید، چرا که نی نالهای پر از درد و آتش را در خود دارد.
هوش مصنوعی: از زیباییای که به مانند درخششی بر کوه طور میتابد، صائب سپندی از خود میپرسد چگونه میتواند خویشتن را در این آتش نگه دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آتش
مرا چون رنگ گل زان روی باشد دلنشین آتش
اگر چون لاله از داغ دل خود پرده بر گیرم
به تحسین شعله برخیزد بگوید آفرین آتش
چو نامش بر زبان بردم ز چشمم خون به جوش آمد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.