درد پیری را جوانی می کند درمان و بس
آه کاین درمان نباشد در دکان هیچ کس
در بیابان طلب چون گردباد از ضعف تن
گرد می خیزد زمن تا راست می سازم نفس
از فغان و ناله خود دربیابان طلب
حاصلی غیر از غبار دل ندارم چون جرس
عندلیب دوربینی کز خزان داردخبر
دربهاران بر نمی آرد سر از کنج قفس
حرص رابسیاری نعمت نسازد سیر چشم
می زند درشکرستان دست خود بر سر مگس
دل چو روشن شد کند کوتاه دست نفس را
پرتو مهتاب با دزدان کند کار عسس
تازه رو را درنظرها اعتبار دیگرست
صرف می گردد به عزت میوه های پیشرس
حرص از آب و علف سیری نمی داند که چیست
اشتهای شعله را هرگز نسوزد خارو خس
نفس چون مطلق عنان گردید طغیان می کند
این سگ دیوانه راکوتاه کن صائب مرس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به درد و رنج پیری اشاره میکند و اظهار میکند که جوانی تنها درمان این درد است، اما این درمان در هیچ دکانی یافت نمیشود. او به جستجوی فراق و دلنگرانی خود در بیابان میپردازد و میگوید که تنها چیزی که به دست میآورد، غم و غبار دل است. همچنین، اشاره میکند که دل روشن باعث کوتاه شدن دست نفس میشود و حرص و طمع هرگز انسان را سیر نمیکند. در انتها، شاعر به نفسی اشاره دارد که وقتی به آزادی برسد، طغیان میکند و از دیگران میخواهد تا این دیوانگی را کنترل کنند.
هوش مصنوعی: درد و رنج پیری فقط با جوانی بهبود مییابد، اما افسوس که این درمان را هیچکس در فروشگاهها پیدا نمیکند.
هوش مصنوعی: در بیابان، وقتی روح طلب در من به جوش میآید، از شدت ضعف جسمانیام مانند گردبادی بلند میشود و از وجود من بر میخیزد تا نفس را درست و منظم کند.
هوش مصنوعی: از ناله و گریههای خود در بیابان، چیز بیشتری جز غم و غصه برای دل بهدست نمیآورم، مثل صدای زنگ که فقط صدایی شبیه به خود دارد.
هوش مصنوعی: بلبل دوربینی که از پاییز خبر دارد، در بهار از گوشه قفس سر برنمیآورد.
هوش مصنوعی: خوردن زیاد و طمع به نعمتها هیچ فایدهای ندارد. انسان با دیدن نعمتهای دیگر و در اشتیاق به آنها، ممکن است حتی در دل نشیند و با دستانش بر سر خود بکوبد.
هوش مصنوعی: وقتی دل انسان روشن میشود، میتواند از خواستهها و نفس اماره خود دوری کند. نور ماه میتواند باعث شود که نگهبانان و عسسها به کار دزدان مشغول شوند.
هوش مصنوعی: در نگاه تازهکاران، اعتبار و ارزش متفاوتی وجود دارد. این افراد به خاطر احترام و منزلت، وقت خود را صرف میکنند تا از میوههای نتایج پیشرفته بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: آدمی که به طمع و ولع اشیاء دنیوی دچار است، هرگز از آنچه دارد سیر نمیشود. به مانند شعلهای که همیشه به آتش خود ادامه میدهد و هیچ چیز نمیتواند آن را خاموش کند.
هوش مصنوعی: وقتی نفس به طور کامل کنترل خود را از دست بدهد، طغیانی به راه میاندازد. این رفتار مانند رفتار یک سگ دیوانه است. پس باید خود را مهار کنیم و از افراط پرهیز کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای توئی بیچارگان را چاره و فریادرس
ایزد از هر دو بند و سختی مر ترا فریادرس
هرکه را رنجی بدو آمد تو برداری ازو
بر ندارد رنج تو جز کردکار پاک و بس
جز بکردار نشاط و ناز نگذاری قدم
[...]
ای بنظم آراستن با سعد اکبر هم نفس
مدح سعدالملک مسعود بن اسعد گوی و بس
آنکه نفس ناطقه از سینه ارباب نظم
بهر سلک مدح او در نفیس آرد نفس
صدر عالی رأی ملک آرای دستوری که بر
[...]
در ضمیر ما نمیگنجد بغیر از دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده، که ما را دوست بس
یاد میدار آنکه: هستی هر نفس با دیگری
ای که بییاد تو هرگز بر نیاوردم نفس
میروی چون شمع و خلقی از پس و پیشت روان
[...]
ز اقتضای دور گردون گر پدید آید ترا
چند روزی در جهان بر قول و فعلی دسترس
بشنو از ابن یمین پندی بغایت سودمند
با سلامت عمر اگر داری بسر بردن هوس
بدمگوی و بدمکن با هیچکس در هیچ حال
[...]
هست پیغامی مرا کو قاصدی مشکین نفس
سست میجنبد صبا ای صبح کار توست و بس
پیش خورشید مرا کاریست وانگه غیر صبح
کیست کو در پیش خورشیدی تواند زد نفس؟
ای نسیم صبح بگذر بر شبستانی که گشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.