نیست بی خون دل آن زلف پریشان هرگز
نبود بی شفق این شام غریبان هرگز
می زند موج سراب آتش ما را دامن
نیست این بادیه بی سلسله جنبان هرگز
تیر باران ملامت چه کند با عاشق؟
شیر دلگیر نگردد ز نیستان هرگز
جای مجنون چه خیال است که خالی ماند؟
خالی از سوخته ای نیست بیابان هرگز
در خراش دل خود باش که بی کوشش تیغ
لعل بیرون ندهد کان بدخشان هرگز
عکس هر چند در آیینه بود پا به رکاب
نرود نقش تو از دیده حیران هرگز
پاس آن لعل لب از زلف به خط یافت قرار
بی سیاهی نبود چشمه حیوان هرگز
نیست بی داغ ندامت دل دنیاداران
جغد بیرون نرود زین ده ویران هرگز
عشق در جنبش گهواره دل بیتاب است
که نماند به زمین تخت سلیمان هرگز
برگ گل بر تن سیمین تو بیدادی کرد
که به یوسف نکند سیلی اخوان هرگز
از سواد شب هستی چه کشیدم صائب
که نبیند کسی این خواب پریشان هرگز!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف درد و رنج ناشی از عشق و فقدان میپردازد. شاعر با اشاره به زلف پریشان، شام غریبان و آتش عشق، نشان میدهد که هیچ چیزی در این دنیا بدون عذاب و غم نیست. او همچنین به ارتباط میان عشق و ندامت دنیاداران اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که عشق همیشه پر از زخم و ناملایمات است. در پایان، شاعر از یأس و ناامیدی خود صحبت میکند و خاطرنشان میسازد که هیچ کس نمیتواند خواب پریشان او را ببیند. مجموعاً، شعر بینهایت غم و اندوه عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت زلفهای پریشان هرگز بدون سختیها و دردهای دل به دست نیامده است و همچنین هیچ شبی برای بیکسان بدون نور و روشنی صبح نمیتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: موج سراب نشاندهندهی حالت فریبندهای است که آتش ما را به سمت خود میکشد، اما این راه بینظم و بیحساب، پایانی ندارد و نمیتواند جایی را به ما بدهد.
هوش مصنوعی: انتقادها و سرزنشها بر دل عاشق هیچ تأثیری ندارد، همانطور که یک شیر همیشه در برابر خطرات و ناملایمات قوی و شجاع باقی میماند.
هوش مصنوعی: در فکر مجنون، چطور ممکن است که جایی خالی بماند؟ بیابان هرگز خالی از کسانی که دچار سوختگی عاطفی شدهاند نیست.
هوش مصنوعی: در دل خود زخم و آسیب را تحمل کن، زیرا بدون تلاش و کوشش نمیتوانی زیباییهای واقعی را بدستآوری، و بهراستی که جواهر بدخشان هرگز بدون زحمت به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: هرچند که تصویر تو در آئینه منعکس شده، اما هیچ کس نمیتواند مانند تو در واقعیت قدم بردارد، و تصویر تو هرگز از دایره دید ما نخواهد رفت.
هوش مصنوعی: این بیت به احساس و زیبایی عشق اشاره دارد. میگوید که زیبایی لبان معشوق، مانند لعل (یاقوت) است و این زیبایی در کنار زلف او قرار میگیرد. بدون سیاهی و تاریکی که نماد دنیا و زندگی است، چشمه حیات هرگز وجود نخواهد داشت. به عبارتی، زیبایی و عشق در سایه وجود چالشها و مشکلات (سیاهی) به تمام معنا خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: دل کسانی که در دنیا تنها به فکر دنیاست هیچگاه از عذاب وجدان خالی نیست و مانند جغدی که در جایی ویران زندگی میکند، آنها نیز هرگز از این وضعیت رهایی نخواهند یافت.
هوش مصنوعی: عشق مانند گهوارهای همیشه در حال حرکت و ناآرام است و هیچگاه نمیتواند در آرامش و سکون باشد، همانطور که تخت سلیمان نمیتواند همیشه روی زمین بماند.
هوش مصنوعی: برگ گل بر تن زیبای تو ظلمی کرد که هیچگاه به یوسف، برادرانش اینطور آسیب نمیزنند.
هوش مصنوعی: از تاریکیهای شب، چه درد و رنجی را تحمل کردهام، ای صائب، که هیچکس هرگز این خواب آشفته را نمیبیند!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.