پیکان یار را به دل و جان نگاه دار
تاممکن است عزت مهمان نگاه دار
عینک به چشم هر که نهد شیشه دل شود
ای شوخ چشم،عزت پیران نگاه دار
رم می کند غزال من از نوشخند گل
ای غنچه دست خود ز گریبان نگاه دار
در هر گذر سبیل مکن آبروی خویش
ای خضر پاس چشمه حیوان نگاه دار
ای خط مبر طراوت آن روی را تمام
یک قطره بهر سیب زنخدان نگاه دار
ای سینه صرف صبح مکن آه را تمام
مدی برای شام غریبان نگاه دار
صائب مده به دست هوا اختیار دل
این کشتی شکسته ز طوفان نگاه دار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.