گنجور

 
صائب تبریزی

در زیر خرقه شیشه می را نگاه دار

این ماه را نهفته در ابر سیاه دار

از ریشه بر میار نهال امید را

ته شیشه ای برای صبوحی نگاه دار

بی شاهد و شراب شب ماه مگذران

چشمی به روی ساقی و چشمی به ماه دار

پیر مغان ز توبه ترا منع اگر کند

زنهار گوش هوش به آن خیر خواه دار

بال وپری است نشو و نما را زمین پاک

پاس نفس برای دم صبحگاه دار

خودبین شود ز آینه بی غبار، نفس

دل را نهفته درته گرد گناه دار

عرض صفای سینه مده پیش غافلان

درپیش زنگی آینه خود سیاه دار

ماهی محیط را بسر از خامشی کشید

صائب به بزم باده زبان را نگاه دار

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
سید حسن غزنوی

یارب جهان بکامه بهرام شاه دار

ایام را مسخر این پادشاه دار

او را پناه دولت و دین کرده به عدل

اکنون به فضل هم تو خودش در پناه دار

تازه گیاه بخت شکفته گل مراد

[...]

صائب تبریزی

در زیر خرقه شیشهٔ می را نگاه دار

این ماه را نهفته در ابر سیاه دار

واعظ قزوینی

روشن همیشه شمع دل از سوز آه دار

این شمع بهر روز سیاهت نگاهدار

دل را ز گرد کلفت دشمن برنگ لعل

در پنبه ملایمت خود نگاهدار

خود را بساز و، منتظر لطف دوست باش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه