ز خرمن صلح کن با دانهای از دوربینیها
که میسازد زبان برق کوته خوشهچینیها
تلاش صدر کمتر کن که در بحر گران لنگر
سبک دارد کف بیمغز را بالانشینیها
میان نور و ظلمت التیامی نیست، حیرانم
که چون پیوست جان آسمانی با زمینیها
سرافرازی چو شمع آن را رسد در حلقه طاعت
که محرابش نخواهد شمع از روشنجبینیها
نگردد روزن اندیشه تا مسدود از حیرت
ندارد غیر سودا حاصلی خلوتگزینیها
به من بایست یار از دیگران نزدیکتر باشد
اگر نزدیک میگردید راه از دوربینیها
ز گرد خط، گرفتم بیصفا شد ظاهر آن لب
کجا رفت آن تبسمها و آن حرفآفرینیها؟
ندارد روزی اهل قناعت چشم شور از پی
سلیمان میبرد غیرت به مور از ریزهچینیها
به ذوقی باده در جام سفالین ریختم صائب
که از طاق دل فغفور چین افتاد چینیها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی تضادها و تناقضات در زندگی انسانهاست. نویسنده به تحلیل مفاهیمی چون صلح، تلاش، و روشنایی پرداخته و نگران پیامدهای ناامیدی و سردرگمی بین نور و ظلمت است. او به تأثیرات اندیشه و قناعت اشاره میکند و میگوید که ارتباط نزدیک با دیگران میتواند بر زندگی فرد تأثیرگذار باشد. همچنین به زیبایی و زوال، و از دست دادن شادیها و تبسمها پرداخته و در نهایت به فانی بودن زندگی و تلاش در پی ایجاد لذت و خوشی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: از جمعآوری صلح و آرامش سود ببر و با نگاهی دوربین، دانهای از آنچه که میسازد، حرف بزن. این دانهها میتوانند لبخند و خوشحالی را برایت به ارمغان بیاورند، مثل چیدن خوشههای خوشبختی.
هوش مصنوعی: در تلاشهای بزرگ خود احتیاط کن، زیرا در شرایط سخت و دشوار، به نظر میرسد که افراد کمفکر و بیفایده، به راحتی بر عواقب سنگین غلبه میکنند.
هوش مصنوعی: در میان روشنایی و تاریکی هیچ آرامشی وجود ندارد، و من در حیرتم که چگونه روح آسمانی با موجودات دنیوی ارتباط برقرار میکند.
هوش مصنوعی: سرافرازی مانند شمع تنها به کسی میرسد که در دایره اطاعت قرار گیرد، زیرا محراب و مکان مقدس به روشنایی و بینش نیاز دارد و بدون آن، روشنایی شمع بیاثر خواهد بود.
هوش مصنوعی: اندیشه نباید در دایرهی محدودیت و سردرگمی بماند؛ زیرا در چنین حالتی، جز درونگرایی و حسرت چیزی به دست نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: بهتر است که دوست من به من نزدیکتر باشد، زیرا اگر نزدیکتر شویم، راه و دیدی که از فاصله داریم، تغییر خواهد کرد.
هوش مصنوعی: از دور گرد خطی که کشیده شده، به چهره نهچندان زیبا از لبها نگاه میکنم. آن لبخندهای دلچسب و سخنان زیبا کجا رفتهاند؟
هوش مصنوعی: افراد قناعتپیش به دنبال روزی خود هستند و حس حسادت به افرادی که ثروتمند هستند، آنها را زود خشمگین میکند. مانند مورچهای که از داشتن دانههای ریز و کم، غیرتش برمیخیزد و احساس کمبود میکند.
هوش مصنوعی: به سلیقهام، نوشیدنی را در جام سفالی ریختم، صائب، که از دل خوشیام، طرحی زیبا و دلنشینی به وجود آمد و زیباییهای چینیها را به یادم آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بود سرمشق درس خامشی باریکبینیها
ز مو انگشت حیرانی به لب دارند چینیها
مرا از ضعف پرواز است قید آشیان ورنه
نفسگیرم چو بوی غنچه از خلوتگزینیها
نیاز من عروج نشئهٔ ناز دگر دارد
[...]
ز خود بسیار دور افتادم از معنی قرینیها
مرا سرمشق حیرانیست اکنون موی چینیها
توان در مزرع باغ جهان گل از ادب چیدن
که صد خرمن نمایی حاصل ازین خوشهچینیها
مرادی کی بود غیر از تسلیبخش آرامش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.