ربوده است مراذوق جستجوی دگر
برون ز شش جهت افتاده ام به سوی دگر
مرابه سوختگان رهنما شوید،که نیست
دماغ خشک مرا سازگاربوی دگر
میسرست مراچون به بحرپیوستن
چرا چوآب روم هرزمان به جوی دگر
جز این که محو کنم ازدل آرزوهارا
نمانده است مرا دل آرزوی دگر
نشسته دست زدنیا مکن پرستش حق
که این نماز ندارد جزاین وضوی دگر
چوزاهدان نکنم بندگی برای بهشت
زرنگ وبو نگریزم به رنگ وبوی دگر
برون نرفته زتن جان ،دلی به دست آور
که این شراب ندارد جز این سبوی دگر
جز آستانه عشق است شوره زار،جهان
مریز آب رخ خود به خاک کوی دگر
برون زشش جهت است آنچه قبله گاه دل است
چه التفات کنی هرنفس به سوی دگر
به گفتگو نرود کارعشق پیش و مرا
نمی کشد دل غمگین به گفتگوی دگر
بس است درد طلب چاره جو ترا صائب
مباش در پی تحصیل چاره جوی دگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر بیان میکند که در جستجوی معنای جدید و عشق حقیقی است و از دنیای مادی و ظاهری به شدت دلزده است. او خود را در حال سوختن میبیند و به دنبال راهنمایی برای رهایی از درد و آرزوهای نافرجام است. شاعر تأکید میکند که هیچ چیز دیگری برای او معنادار نیست و همه چیز را جز عشق حقیقی بیارزش میداند. از سوی دیگر، او هشدار میدهد که نباید به جایگاههای دنیوی و مادی وابسته بود و بر این باور است که عشق واقعی تنها چیز ارزشمند است که میتواند او را از ناامیدی و درد رهایی بخشد. در انتها، او به دیگران توصیه میکند که در پی چارهجویی برای مشکلات خود نباشند، بلکه باید به جستجوی عشق بپردازند.
هوش مصنوعی: عشقی که در دل دارم، مرا به جستجوی مسیر دیگری کشانده است و از همه طرف فارغ شدهام، در حالی که تمام توجهام به سمت جدیدی معطوف شده است.
هوش مصنوعی: به من که دچار آتش عشق هستم، راهنمایی کنید، زیرا تحمل بوی دیگری را ندارم و احساس میکنم در دل خودم فقط این آتش میسوزد.
هوش مصنوعی: برای من ممکن است که مانند پیوستن به دریا باشم، زیرا مانند آب در هر لحظه میتوانم به جوی دیگری بروم.
هوش مصنوعی: جز این که تمام آرزوهایم را از دل پاک کنم، دیگر هیچ آرزوی دیگری در دل ندارم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به فردی توصیه میکند که از دنیای مادی و ظاهری دوری کند و به عبادت خدا بپردازد. او میگوید که این عبادت واقعی نیاز به پاکیزگی و آمادگی دارد، و نماز بدون آن وضوی خاص ارزش چندانی نخواهد داشت. به عبارت دیگر، برای ارتباط حقیقی با خداوند، باید از تعلقات دنیوی فاصله گرفت و به آمادهسازی روح خود پرداخت.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر بهشت بندگی نکنم و به دنبال زیباییها و خوشیهای مادی نروم، پس نباید به رنگ و بوی دیگری توجه کنم.
هوش مصنوعی: جان تو هنوز از بدن خارج نشده است، دل را به دست بیاور که این شراب فقط در این کوزه دیگر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: جز آستانه عشق، همه جا dryness و بیروحی است؛ دنیا را ترک کن و به زیباییهای دیگر نپرداز.
هوش مصنوعی: هر چه که در دل است، به سمت قبلهی واقعی آن بر میخیزد و خارج از این مسیر، توجه کردن به چیزهای دیگر بیفایده است.
هوش مصنوعی: عشق در گفتوگو و صحبت پیش نمیرود و دل غمگین من را به گفتوگوی دیگری نمیکشاند.
هوش مصنوعی: کافی است که در پی یافتن راه حل درد و مشکلت باشی، ای صائب! از دنبال کردن چارهای دیگر خودداری کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.