اگر چه چهره بود بی نقاب روشنتر
شود عذار بتان از حجاب روشنتر
ز لفظ، معنی نازک برهنه تر گردد
رخ لطیف تو شد از نقاب روشنتر
بجز عرق که کند گل زروی یار، که دید
ستاره ای که بود ز آفتاب روشنتر؟
صفای روی تو از خط سبز افزون شد
که در بهار بود ماهتاب روشنتر
سیاه گشت ز پیری روان روشن من
اگر چه فصل خزان است آب روشنتر
ز گریه گفتم گردد دلم خنک، غافل
که گردد آتش از اشک کباب روشنتر
شود فزون ز نگین خانه آب و رنگ گهر
که در پیاله نماید شراب روشنتر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.