جز آن لبهای میگون دل راچاره دیگر
نمی چسبد کباب من به آتشپاره دیگر
به تسلیم از محیط بیکران جان می توان بردن
بجز بیچارگی عاشق ندارد چاره دیگر
به یک دیدن سرآمد عمر من چون چشم قربانی
خوشا چشمی که دارد فرصت نظاره دیگر
اگر از اهل قرآن نیستی باری خمش منشین
که دندان بهر ذکر حق بود سی پاره دیگر
مراازوادی سر گشتگی دل چون برون آرد؟
چسان رهبر شود آواره را آواره دیگر
ربودن همچو موران دانه تاچند از دهان هم؟
چه جویی روزی خودراز روزی خواره دیگر؟
مباش از بیکسی غمگین چون گوهر یتیم افتد
کند آماده بحر ازهر صدف گهواره دیگر
زخامی بر نمی آرد مرا دوزخ، مگر صائب
دهم هر پاره دل را به آتشپاره دیگر
چنان ازداغ روشن شد دل صد پاره ام صائب
که از هر پاره دارم درنظر مه پاره دیگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به درد و رنج عاشقانه خود اشاره میکند و میگوید که جز عشق و زیبایی محبوب، هیچ چیز دیگری نمیتواند روح و دلش را جبران کند. او از زندگی پر از تسلیم و پریشانی صحبت میکند و اعتقاد دارد که عاشق بیچاره راهی جز تحمل مصیبتها ندارد. همچنین شاعری به لذت از تماشای معشوق اشاره میکند و از غم و تنهایی ناشی از نبود محبوب مینالد. در نهایت، شاعر با بیان احساسات عمیق خود درباره عشق، دلشکستگی و زیباییهای آن، نشان میدهد که عشق، هرچند دردناک، همچنان ارزشمند و شیرین است.
هوش مصنوعی: جز آن لبهای زیبا، دل به چیز دیگری راضی نمیشود و کباب من به آتش دیگری نمیسوزد.
هوش مصنوعی: برای رهایی از فضای بیپایان روح، تنها راهی که باقی مانده، تسلیم شدن است و جز درد و رنج، عاشق راه دیگری ندارد.
هوش مصنوعی: به یک نگاه، عمر من به پایان رسید، همانطور که چشمان قربانی به نقطهای ختم میشود. خوشا به حال چشمی که فرصت دیگری برای دیدن دارد.
هوش مصنوعی: اگر تو از کسانی نیستی که به قرآن آشنایی داری، بهتر است سکوت کنی، زیرا دندانها در واقع برای یادآوری حقیقت و ذکر خداوند به کار میروند.
هوش مصنوعی: چگونه میتواند کسی که خود در دلبستگی و سردرگمی است، مرا از این حال و هوا نجات دهد؟ چگونه میتواند راهنمایی برای کسی باشد که خودش آواره و سرگشته است؟
هوش مصنوعی: چرا باید مانند مورچهها از دهان دیگران دانه برداری؟ آیا نمیتوانی روزی خود را از روزی دیگران بگیری و به دنبال آن نروی؟
هوش مصنوعی: از تنها بودن و غمگینی بپرهیز، زیرا مانند یک گوهر یتیم، ارزش و زیباییات ممکن است به فراموشی سپرده شود. در این دنیا، همیشه فرصتهایی برای ظهور و درخشش دوباره وجود دارد، درست مانند مرواریدهایی که در صدفهای مختلف یافت میشوند.
هوش مصنوعی: جراحتی من را به آتش دوزخ نمیکشاند، مگر این که صائب، هر قسمتی از دل را به شعلهای دیگر بسپارم.
هوش مصنوعی: دل من به شدت از عشق داغ شده و حالتی سرشار از احساسات متناقض دارم. به طوری که از هر تکه و پارهای از دل آزردهام، تصویر زیبایی از ماه را در ذهنم مجسم میکنم که به طور مداوم دگرگون میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.