گنجور

 
صائب تبریزی

دل بود مایل به خط عنبرافشان بیشتر

هست در ابر سیاه امید باران بیشتر

خط برون می آورد شیرین لبان را ازحجاب

می شود در پرده شب غنچه خندان بیشتر

خار خار دلبری از خط فزون شد حسن را

حرص گل در جمع زر گردد زدامان بیشتر

ناز خوبان می شود در روزگار خط زیاد

خواب می گردد گران ازبوی ریحان بیشتر

می برد دل بیش ازان لبهای شیرین خط سبز

رتبه این ظلمت است ازآب حیوان بیشتر

گرچه امید ظفر با لشکر برگشته نیست

می کند صید دل آن برگشته مژگان بیشتر

روزی بی دست وپایان می رسداز خوان غیب

قسمت دیوانه گردد سنگ طفلان بیشتر

پرده پوشی می کند بی پرده راز عشق را

می کشد این شمع قد در زیر دامان بیشتر

در بساط بی سرو پایان مجو صبر وقرار

تشنه سیرست گوهرهای غلطان بیشتر

سیل بی زنهار در معموره طوفان می کند

شور مجنون است درشهر ازبیابان بیشتر

گرچه گردد کم صدا چون کاسه چینی شکست

درشکستن می کند دل صائب افغان بیشتر

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
صائب تبریزی

شورش دیوانه گردد از بیابان بیشتر

می شود وحشت فزون چون گشت میدان بیشتر

نیست ممکن دل شود ساکن زدست رعشه دار

وحشت مجنون شد از وحشی غزالان بیشتر

شوخ چشمی دربساط صنع عین غفلت است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
واعظ قزوینی

خلق می بینند فیض از تنگدستان بیشتر

روشنایی میدهد شمع پریشان بیشتر

در گرفتن میکند انگشتها هم را مدد

چشم یاری هست یاران ز یاران بیشتر

خار بن در باغ و، گل هر سو پریشان میدود

[...]

صابر همدانی

هر چه می گردد سر زلف تو لرزان بیشتر

میشود جمعیت دلها پریشان بیشتر

شب بیاد طره ات با دل کشاکش داشتم

زین کشاکش، دل پریشان شد، من از آن بیشتر

از دو زلفت تیره روزی شد نصیب اهل دل

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه