گل مرتبه عارض جانانه نگیرد
جای لب ساقی لب پیمانه نگیرد
سیلاب بود کاسه همسایه این قوم
کافر به سرکوی بتان خانه نگیرد
در سینه عشاق نماند گهر راز
این تابه تفسیده به خود دانه نگیرد
سیراب نگردد ز صدف تشنه گوهر
پیش ره ما کعبه وبتخانه نگیرد
در پوست نگنجد دل خون گشته عاشق
می چون رسد آرام به میخانه نگیرد
در دایره سوختگان شمع خموش است
تا شعله به بال وپر پروانه نگیرد
آورده محال است که چون آمده گردد
عاقل ز جنون رتبه دیوانه نگیرد
در دیده ما نیست به جز نقش تو محرم
آیینه ما صورت بیگانه نگیرد
چون چاک نگردد دل شمشاد که آن زلف
غیر از دل صد چاک به خود شانه نگیرد
وحشت ز جهان لازم روشن گهران است
جغدست دل هر که ز ویرانه نگیرد
صائب ز خرابات محال است برآید
تاجامی ازان نرگس مستانه نگیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مضامین عشقی و دلدادگی میپردازد، و بیان میکند که عشق و شور و شوق واقعی نمیتواند در چیزهای معمولی و مادی محصور شود. او اشاره میکند که زیبایی و جذبه جانانه تنها در دلهای عاشق وجود دارد و هیچ چیز دیگری نمیتواند جایگزین آن شود. همچنین، شاعر بر این نکته تأکید دارد که عشق بهطور طبیعی با درد و سختی همراه است و هیچ انسانی نمیتواند از آن فرار کند. در نهایت، شعر حاکی از این است که عشق واقعی، هرچند که سخت و دشوار باشد، ارزشمند است و در دلهای عاشقانه باقی میماند.
هوش مصنوعی: گل مقام و زیبایی معشوق را نمیتواند به عنوان جای لبِ ساقی بپذیرد و همچنین لبِ پیمانه هم نمیتواند جایگزین آن شود.
هوش مصنوعی: آب و خاک همسایه، نماد فقر و تنگدستی را بخود نمیگیرد و این قوم کافر هرگز به سراغ بتهای خانه نمیرود.
هوش مصنوعی: در دل عاشقان، رازهای گرانبهای عشق نمیماند، زیرا این عشق مانند دانهای است که نمیتواند در دل خود شکوفا شود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر صدف، گوهر را به دست نیاورد، هرگز سیراب نخواهد شد. همچنین اشاره دارد که با وجود اینکه برکت و مقامات بالا وجود دارد، برخی چیزها یا مکانها نمیتوانند نشاندهندهی حقیقت و ارزش واقعی باشند. بنابراین، به دنبال مقامات و اماکن واقعی و معنیدار باشیم و به ظواهر بیتوجهی کنیم.
هوش مصنوعی: دل عاشق که پر از غم و درد است، نمیتواند در چارچوبهای معمول جا بگیرد. اما وقتی به میخانه میرسد و آرام میگیرد، دیگر نمیتواند تحمل کند و به آنجا نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: در میان افرادی که در آتش عشق سوختهاند، شمعی که خاموش است نمیخواهد که شعلهاش به بال و پر پروانه آسیب برساند.
هوش مصنوعی: نمیتوان انتظار داشت که در حالت جنون، فردی به عقل و درایت برسد. زمانی که چیزی وارد شده، دیگر به حالت اول برنمیگردد.
هوش مصنوعی: در چشمان ما جز تصویر تو چیزی نمیبینیم، آینه ما هرگز تصویر بیگانهای را نمیگیرد.
هوش مصنوعی: زمانی که دل انسان مانند دل شمشاد نشود، یعنی نرم و شکستنی نباشد، این زلف زیبا و جذاب هرگز به خود نمیپیچد و برای خود شانه نمیسازد.
هوش مصنوعی: ترس از دنیا برای روشنان و با ارزشان ضروری است، مانند جغدی که دل هر کسی را میسوزاند، اگر از خرابیها و ویرانیها چیزی نگیرد.
هوش مصنوعی: صائب میگوید: کسی که در خمرهخانه یا مکانهای خراب و بینظم به سر میبرد، نمیتواند در زندگیاش به موفقیت برسد مگر اینکه از چشمان زیبای دیگری متأثر شود و حالاتی از عشق و مستی را تجربه کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جز در حرم کوی تو دل خانه نگیرد
مرغ دل ما انس به بیگانه نگیرد
من عاشقم از می زدنم عیب نشاید
صاحب خرد این نکته بدیوانه نگیرد
از دانه اشکی که فشانم بسوی صید
[...]
دل خانه در این عالم ویرانه نگیرد
قاصد به دیاری که رود، خانه نگیرد
دل خوش کن مردان خرابات بود عشق
از شعر که در کعبه و بتخانه نگیرد
معنی به دلم باز شد، اما به زبانم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.