صبح ازل این طرف بنا گوش ندارد
شام ابد این زلف سیه پوش ندارد
در پله بینایی آشوب شناسان
دریا خطر سینه پر جوش ندارد
از خامشی من جگرخصم دو نیم است
شمشیر شکوه لب خاموش ندارد
بردار کلاه نمدی از سر بی مغز
کاین خوان تهی حاجت سر پوش ندارد
ای شمع ز پیراهن فانوس برون آی
پروانه ما جرات آغوش ندارد
صائب چه عجب گر سخن از لاف نگوید
می پخته چو گردید سر جوش ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساساتی عمیق و اندیشههای فلسفی پرداخته است. شاعر به تضادهایی اشاره میکند که در زندگی و وجود انسانها وجود دارد. صبح ازل و شام ابد به عنوان نمادهای آغاز و انجام در نظر گرفته میشوند که به نوعی در بیمحتوا بودن یا فقدان معنا اشاره دارند. او به آشوب و خطر در دریا و همچنین به خاموشی خود و تأثیر آن بر دشمنانش اشاره میکند. به نوعی، این اثر نشان دهنده احساس تنهایی و عدم ارتباط با دیگران است. در پایان، شاعر به موضوع کلاهی که از سر برمیدارد و به شمعی که در پیراهن فانوس پنهان شده اشاره میکند تا قدرت و شجاعت برای ابراز خود را نشان دهد. این شعر به طور کلی به فلسفه زندگی و چالشهای آن میپردازد.
هوش مصنوعی: صبح ازلی که هیچ چیزی در آن وجود ندارد، به اندازهای که شام ابد نمیتواند زیبایی و جذابیت زلف سیاه را داشته باشد، در این طرف قرار دارد.
هوش مصنوعی: در دنیای بینایی و آشوبهایی که در دریا وجود دارد، خطرات چندان جدی نیستند و نمیتوانند قلبی پر از شور و شوق را آزرده کنند.
هوش مصنوعی: خاموشی من به دل دشمن آسیب میزند، زیرا این سکوت مانند شمشیری است که از قدرت و زیبایی سخن نمیگوید.
هوش مصنوعی: کلاه نمدیات را که نشاندهندهی بیمغزیات است، بردار، زیرا این سفره خالی است و نیازی به پوشش ندارد.
هوش مصنوعی: ای شمع، از درون پیراهن چراغ بیرون بیا! پروانه ما جرأت نزدیک شدن و در آغوش کشیدن تو را ندارد.
هوش مصنوعی: چه عیبی دارد اگر سعدی از فخرفروشی و ادعا دوری کند؟ وقتی که در اوج کمال و پختگی قرار دارد، دیگر نیازی به لاف زدن و خودستایی نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیگانه معنی لب خاموش ندارد
خالی بود آن ظرف که سرپوش ندارد
دعوی ثمر پیشرس خامی فکرست
می پخته چو گردید سر جوش ندارد
آنجا که بود بیخبری انجمن آرا
[...]
کس بهره از آن تازه بر و دوش ندارد
کاین شاخه گل طاقت آغوش ندارد
از عشق نرنجیم و گر مایه رنج است
با نیش بسازیم اگر نوش ندارد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.