شد چون هدف سر که درین خاکدان بلند
کز شش جهت نگشت صدای کمان بلند
افکند دور ناله ز آتش سپند را
زنهار چون سپند نسازی فغان بلند
همت بلند دار که آسیب کم رسد
آن را که چون عقاب بود آشیان بلند
زان پیشتر که کعبه شود بوسه گاه خلق
گلبانگ بوسه بود ازان آستان بلند
ابرو کشیده ومژه شوخ ونگه رسا
ناوک بلند ودست بلندوکمان بلند
یکباره بستن در انصاف خوب نیست
دیوار باغ را مکن ای باغبان بلند
لاف کرم نتیجه پستی همت است
از دست کوته است که باشد زبان بلند
امروز نیست داغ جنون پرده سوز عقل
پیوسته بود آتش این کاروان بلند
چون لاله داغدار شد پرده های گوش
هر جا شود ز خامه صائب فغان بلند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جایی که از سپند نگردد فغان بلند
ما را بود چو شعلهٔ آتش، زبان بلند
بال و پری کجاست که با همّت رسا
پرواز گیرم از سر این خاکدان بلند؟
درگلشنی که بانگ صفیرم فکنده شور
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.