عاشق کجا به کعبه و دیر التجا کند
حاشا که خضر پیروی نقش پا کند
کی ناز خشک می کشد از موجه سراب
لب تشنه ای که ناز به آب بقا کند
زنجیر بندخانه تقدیر محکم است
چون مور از میان کمر حرص وا کند
بی جذبه مشکل است برون آمدن ز خویش
این کاه را ز دانه جداکهربا کند
تخمی که سوخت ناز بهاران نمی کشد
بخل فلک چه با دل بی مدعا کند
ناف غزال کاسه دریوزه می شود
چون زلف مشکبار ترا شانه وا کند
این خط سبز کز لب لعل تو سرزده است
عالم سیه به دیده آب بقا کند
طوطی ز وصل آینه شیرین کلام شد
گر برخورد به آینه رویی چها کند
بسته است صف ز سرو وصنوبر حریم باغ
تا اقتدا به قامت آن دلربا کند
پوشیده چشم می گذرد از عزیز مصر
آیینه ای که چشم به روی تو وا کند
با آه عاشقان چه بود خرده نجوم
مشکل به خرج باد زر گل وفا کند
خالی نگردد از گل بی خار دامنش
خاری اگر وطن به مقام رضا کند
افتاده است تا ره صائب به خانقاه
وقت است خاک میکده را توتیا کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و شوق عمیق به معشوق است که در آن شاعر به وصف حال عاشق و دشواریهای عشق میپردازد. عشق واقعی به مکانها و اشیاء مقدس مانند کعبه و دیر نیاز ندارد و عاشق واقعی به دنبال جمال و حضور معشوق است. در این شعر، اشاراتی به حجابهای عشق، جدایی، و دشواریهای رهایی از خویشتن نیز میشود. همچنین، مضمونهایی از زیبایی، وفا، و شهادت به عشق در کلام شاعرانه وجود دارد. در نهایت، شاعر به اهمیت واقعیات عشق و جایگاه آن در زندگی اشاره میکند و به نکتهای اشاره دارد که انسانها باید به عمق عشق و تعهد به آن پی ببرند.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی نیازی به رفتن به مکانهای مقدس و جایی برای دعا و طلب کمک ندارد. بلکه کسی که در جستجوی عشق حقیقی است، مانند خضر، تنها دنبال نشانهایی میگردد که راه را به او نشان دهد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به کسی که در جستجوی آب و حیات است، ولی به نظر میآید که تنها چشمهای از سراب را میبیند. زیبایی و لطافت آن سراب میتواند برای او فریبنده باشد، اما در نهایت، آنچه که او نیاز دارد آب واقعی و زنده است تا تشنگیاش را برطرف کند. در اینجا، ناز و لطافت آب به گونهای به تصویر کشیده شده که گویی قابلیت زنده نگه داشتن و تجدید حیات را دارد، اما بیتوجهی به حقایق میتواند به یأس و ناامیدی منجر شود.
هوش مصنوعی: سرنوشت انسان به گونهای است که مانند زنجیری محکم او را در بند نگه میدارد و حتی اگر تلاش کند، مانند موری که از میان کمر دشواریها میکوشد پیش برود، ممکن است نتواند به راحتی از آن رها شود.
هوش مصنوعی: برای خروج از خود و غلبه بر مشکلات، نیاز به جذبه و انگیزهای قوی داریم؛ مانند اینکه دانهای را از کاه جدا کنیم، که کار آسانی نیست.
هوش مصنوعی: تخم سوختهای که در بهار ناز و لطافت را نمیسازد، نشان میدهد که آسمان و تقدیر چقدر بیانصافی میکنند و چه بار گران و نامهربانی بر دل بیتوقع و بیگناه میافکنند.
هوش مصنوعی: وقتی که زلفهای مشکی تو به آرامی شانه میشود، زیبایی و جذابیت آنچنان میشود که مانند نازکی و ظرافت غزال به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: این خط سبز که از لب زیبای تو جاری شده، جهانی تاریک را در نظر آب زنده و جاودان نمایش میدهد.
هوش مصنوعی: طوطی که از وصال محبوب لذت میبرد و زبانش شیرین است، اگر با آینهای مواجه شود، چه خواهد کرد؟
هوش مصنوعی: درختان سرو و صنوبر به صف ایستادهاند تا به زیبایی و قداست قامت آن محبوب، ادا احترام کنند و بر آن غلبهگرند.
هوش مصنوعی: چشم میزند از دل عزیز مصر، مانند آینهای که چشمانش به روی تو گشوده شود.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان احساس عاشقانه و عمیق اشاره دارد. هنگامی که عاشقان با درد و اندوه خود گریه میکنند، آیا میتوان به مشکلات کوچک و جزئی اهمیت داد؟ در واقع، این احساسات عمیق و نادیده گرفتن مسائل پیش پا افتاده به نوعی نشان دهنده اهمیت عشق و وفاداری است. از این رو، گویی باد و گلهای وفادار ممکن است با درد عاشقان همراهی کنند و در شرایط سخت، عشق همچنان ارزشمند و بقا دارد.
هوش مصنوعی: اگر انسان بتواند با رضایتمندی به زندگی خود نگاه کند، حتی در شرایط دشوار هم میتواند احساس خوشبختی و زیبایی را تجربه کند، همانطور که دامن یک گل ممکن است خالی از خار نماند.
هوش مصنوعی: زمانی که به سمت خانقاه صائب میرویم، خوب است که خاک میکده را به توتیا تبدیل کنیم، یعنی از خوشیهای دنیوی بهرهمند شویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با خلق هر کرم که کند هم خدا کند
باشد که ناگهی نگهی هم به ما کند
عیش و نشاط و شادی و لهوست مرمرا
تا ساقی من آن بت حوری لقا کند
زهره ست و ماه باده و رویش به روشنی
زان هر دو نور مجلس ما پر ضیا کند
آری چو ماه و زهره به یک جا قران کنند
[...]
هرچ از وفا به جای من آن بیوفا کند
آنرا وفا شمارم اگرچه جفا کند
با آنکه جز جفا نکند کار کار اوست
یارب چه کارها کند او گر وفا کند
آزادگان روی زمینش رهی شوند
[...]
چون مرد ترسد از حدئی کاوفتد و را
بهر وضو ز مسجد خود را جدا کند
بر قول بوحنیفه و شیبانی آن زمان
باید که آن نماز شده ز ابتدا کند
زیرا که نزد این دوامامش مجال نیست
[...]
با خلق هر کرم که کند چون خدا کند
باشد که ناگهان نظری سوی ما کند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.