ز ماه نو سفرم تا خبر نمی آید
حضور خاطر من از سفر نمی آید
غم زمانه چنان تنگ کرده دایره را
که صبح را نفس از سینه نمی آید
فشرد پنجه عقل بلند بازو را
کسی به تاک زبردست برنمی آید
چگونه بی سبب آید ز دل سخن به زبان
گهر به پای خود از بحر برنمی آید
سخن شکسته تراود ز کلک پر سخنم
چها به شاخ ز جوش ثمر نمی آید
گهر به خامه من همچو اشک در تاک است
چه سود جوهریی در نظر نمی آید
رگ بریده تاک از گریستن بس کرد
زمان گریه من چون بسرنمی آید
مدار چشم گشایش ز کلک خود صائب
گرهگشایی از نیشکر نمی آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات خود از دوری و غم میپردازد. او از سفر به دور و تاریکی خبر میدهد و میگوید که در غم زمانه، احساس تنگنایی دارد که حتی صبح نیز به او نمیرسد. عقلش قادر به کار نکرده و از هیچکس یاری نمیبیند. همچنین، شاعر به بیان احساسات خود میپردازد و میگوید که سخن در او بدون دلیل نمیآید و مانند مروارید از دریا به سادگی به دست نمیآید. احساساتش مانند اشک بر روی کاغذ جاری میشود، اما همچنان از گریه و اندوه فراوان نمیتواند رهایی یابد. در نهایت، او به بیفایده بودن تلاشی برای حل مشکلاتش اشاره میکند و این بیانگر ناامیدی اوست.
هوش مصنوعی: از اول ماه جدید در سفر هستم و خبری از تو نمیرسد. دل من از این سفر نمیتواند آرام بگیرد.
هوش مصنوعی: غم و اندوه زمان به قدری شدید و طاقتفرسا شده است که حتی صبح و شروع یک روز جدید را هم تحت تاثیر قرار داده و نفس کشیدن برای آن دشوار شده است.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند مهارت و قدرت عقل و فکرش را به اندازهای که لازم است، به طرز قابل توجهی به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: چطور ممکن است که بیدلیل، احساسات از دل به زبان بیایند؟ مثل این میماند که گوهر از دریا بیرون نیاید، مگر اینکه دلیلی برای آن باشد.
هوش مصنوعی: گفتار ناتمام و ضعیف از فکر و بیان پربار من نشأت میگیرد، همانطور که از درختی که خوب رشد کرده، میوههای خوشمزه نمیرسد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که چیزی که من نوشتهام، مانند اشکی که بر روی دانههای انگور میریزد، ارزش و تأثیر واقعی خود را در نگاه دیگران نشان نمیدهد. در واقع، تلاشها و آثار من ممکن است به چشم دیگران بیارزش و کماهمیت بیاید.
هوش مصنوعی: تاکی که رگش بریده شده بود، دیگر نتوانست گریه کند؛ چرا که زمان برای من نیز در حال گذر است و اشکهایم به پایان میرسند.
هوش مصنوعی: چشم انتظار گشایش و روشنایی دست فرجام نیست، و از قلم صائب نمیتوان درخت نیشکر را گرهگشایی کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.