ز آفتاب اگر خلق چشم آب دهد
ز عارض تو نظر آب آفتاب دهد
مدار شرم توقع ازان حیانا ترس
که بوسه برلب پیمانه بی حجاب دهد
ز دیدن در ودیوار مانعند مرا
که ره مرا به پریخانه نقاب دهد
امید هست که شیرازه گهر گردد
فلک به رشته جانی که پیچ و تاب دهد
نمی رود پی دنیای پوچ صاحبدل
فریب خضر کجا موجه سراب دهد
رسد به چشمه حیوان ز ترک خودبینی
سکندر آینه خود اگر به آب دهد
چنین که ناله من از قبول نومیدست
عجب که کوه صدای مرا جواب دهد
کسی به کعبه مقصد رسد که در هر گام
به خار از آبله پای خویش آب دهد
خوش است جودوکرم در لباس شرم که بحر
به خاک فیض خود از پرده سحاب دهد
ازان چو کوزه سربسته ام خموش که خم
به هر که لب نگشاید شراب ناب دهد
کفن ز جامه احرام می کند صائب
کسی که وقت سحرگاه تن به خواب دهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی و نیز مفاهیم عمیق انسانی است. شاعر به تأثیر نور آفتاب و زیبایی معشوقش اشاره میکند و از قدرت عشق و شرم و امید در زندگی سخن میگوید. او به دنیای فانی و پوچ نیز اشاره کرده و یادآور میشود که در جستجوی حقیقت و معنای زندگی، باید از خودبینی و فریب دنیا فاصله گرفت. شاعر همچنین به ناخوشی و ناامیدی خود از قبول و پاسخ به درد و نالهاش میپردازد و به اهمیت فداکاری و جود در عشق اشاره دارد. نهایتاً، او با ذکر خواب و مرگ، به معنای عمیقتری از زندگی و تلاش برای رسیدن به مقصود اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از آفتاب بخواهد که در چشمانش آب و روشنی بیاورد، این نور و زیبایی از چهره تو میتابد.
هوش مصنوعی: شرم را کنار بگذار و از این زندگی توقع نداشته باش، چون که آن شخصی که بدون هیچ حجاب و تشکیلاتی، بوسهای بر لبان پیمانه میزند، از آنچه که ممکن است فکر کنی، ترس کمتری دارد.
هوش مصنوعی: من از دیدن در و دیوار مانع میشوم، زیرا اینها نمیگذارند بتوانم به خانهٔ پریها راه پیدا کنم.
هوش مصنوعی: امید دارم که آسمان به گونهای سامان یابد که روحی به آن جان بدهد و زندگی به حرکت و شدت بخشد.
هوش مصنوعی: صاحبدل دنبال دنیای بیارزش نمیرود و فریب چیزهایی که ظاهراً جذاب به نظر میرسند را نمیخورد. او میداند که این چیزها واقعی نیستند و تنها خود را در یک توهم میبیند.
هوش مصنوعی: چنانچه اسکندر، که به خود بزرگبینی مشهور است، آینهاش را به آب بدهد، جلال و عظمت او به چشمه حیوان میرسد. این نشان میدهد که هر کسی که در خودبینی غرق شده باشد، نمیتواند به حقیقت و زیباییهای واقعی پی ببرد.
هوش مصنوعی: نالهام در برابر بیاعتنایی به قبول، جای تعجب است که حتی کوه هم صدای مرا پاسخگو باشد.
هوش مصنوعی: کسی به کعبه میرسد که در هر قدمی که برمیدارد، با زخم پای خود میجنگد و آن را تحمل میکند.
هوش مصنوعی: لطافت و سخاوت این انسان در حالی که با حیا و شرم خود را میپوشاند، بسیار زیباست. او مانند دریا که از ابرها فیض خود را به زمین میریزد، عطا و بخشش میکند.
هوش مصنوعی: من مانند کوزهای هستم که درش بسته است و سکوت میکنم، زیرا هرکس که لب به سخن باز نکند، نمیتواند شراب ناب را تجربه کند.
هوش مصنوعی: کسی که در وقت سحر به خواب میرود، در واقع خود را از نعمتهای روحانی و فرصتهای خاص بیبهره میسازد، و این کارش به منزلهی پوشیدن کفن است که برای او دلیلی بر از دست دادن فرصتهای ارزشمند در زندگی خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بمجلس اندر کان بت مرا شراب دهد
بمن نشاط و ببد خواه من عذاب دهد
یکی چنانکه خدایش همه عذاب دهد
یکی چنان که خدایش همه صواب دهد
گمان برم که بمن آفتاب خواهد داد
[...]
صبا بهر شکن از زلف او که تاب دهد
شکست عنبر سارا و مشک ناب دهد
نگار من چو بعزم صبوح برخیزد
زمانه چهره بمهر سپهر تاب دهد
چو می بنوشد و خوی بر رخش پدید آید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.