ز روی آتشینش حیرتی رو داد آتش را
که چندین عقده در کار از سپند افتاد آتش را
مرا در وادیی می جوشد از دل عقده مشکل
که نتواند گره از دل گشودن باد آتش را
ندارد عشق عالمسوز پروای سرشک ما
نمی سازد خموش از آب خود فولاد آتش را
مکن با ناتوانان سرکشی هر چند مغروری
که از هر مشت خاری می رسد امداد آتش را
کبابم گر کند دشمن، جز این حرفی نمی گویم
که اشک تلخ من یارب گواراباد آتش را!
گشاد جان زندانی بود در سختی دوران
ز قید سنگ، آهن می کند آزاد آتش را
نخواهد آتش از همسایه هر کس جوهری دارد
چنار از سینه خود می کند ایجاد آتش را
به رسوایی علم شد زین تهی مغزان می روشن
مگر از کف به هم سودن کند ایجاد آتش را
ز زندان ماه کنعان خوی خود صائب نگرداند
نخواهد سرکشی در سنگ رفت از یاد آتش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف احساسات عمیق و پیچیدهای میپردازد که ناشی از عشق و دردهای درونی است. او با اشاره به آتش به عنوان نماد عشق و شور و شوق، بیان میکند که این آتش میتواند به راحتی گرههای درونی را باز کند. در عین حال، او خطر غفلت از این آتش و ناتوانی در کنترل آن را هشدار میدهد. شاعر همچنین از سختیهای زندگی و آزادی که در عشق پیدا میشود، سخن میگوید و به این موضوع اشاره میکند که عشق میتواند انسان را از قید و بندها رها کند. در نهایت، او بر این نکته تأکید میکند که اگر کسی دارای جوهرهای باشد، آتش عشق در وجود او پدیدار میشود.
هوش مصنوعی: از زیبایی چهره او آتش به حیرت افتاد، زیرا دلیلی برای شگفتی ایجاب شد که در نتیجه آن چندین مشکل و غم از دل آتش برطرف گردید.
هوش مصنوعی: در دل من مشکلی وجود دارد که به شدت در حال جوشیدن است و هیچ چیز نمیتواند آن را حل کند. مثل آتش که گرهای را نمیتواند باز کند.
هوش مصنوعی: عشق آتشینی که همه چیز را میسوزاند، به هیچچیز جز آلام و دردهای ما اهمیت نمیدهد. سکوت از خود را از جوهرهای میسازد که آتش را همچون فولاد مقاوم میکند.
هوش مصنوعی: با ناتوانان قهر و سرکشی مکن، هرچقدر هم که در قدرت خود مغرور باشی، چون هر ضربهای که به آنها میزنی میتواند آتش مشکلاتت را شعلهورتر کند.
هوش مصنوعی: اگر دشمن من را کباب کند، تنها چیزی که میگویم این است که خدایا، ای کاش اشک تلخ من بر آتش غم و اندوه افزایش یابد و آن را ملایم کند!
هوش مصنوعی: جان زندانی در سختیهای زندگی، با نیرویی همچون آتش از قید و بندهای سنگ و آهن رها میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که درون خود ارزش و گنجینهای داشته باشد، نیازی به کمک و حمایت دیگران ندارد و میتواند به تنهایی در شرایط سخت نیز بر مشکلات غلبه کند. مانند درخت چناری که از خود آتش میسازد، بدون اینکه به دیگران وابسته باشد.
هوش مصنوعی: این شعر به نداشتن علم و آگاهی در بین افرادی اشاره دارد که درک درستی از مسائل ندارند. میگوید که آنها فقط به ظواهر توجه میکنند و نمیتوانند به عمق موضوعات پی ببرند. همچنین بیان میکند که این افراد به راحتی میتوانند به ایجاد مشکلات و بحرانها منجر شوند، مشابه جرقهای که میتواند آتش را به وجود آورد. بدین ترتیب، اثر منفی نادانی و بیخبری در جامعه به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: صائب از زندان کنعان یاد میکند و میگوید که هیچگاه از سرکشی دور نخواهد شد. او به این نتیجه میرسد که در برابر سختیها و مشکلات، باید از یاد آتش و زبانههای آن بیفتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.