زبان کوتاه باشد آشنای بحر گوهر را
بلندی حجت عجزست بازوی شناور را
به خون دل میسر نیست از دل آرزو شستن
به آب تیغ نتوان محو کرد از تیغ جوهر را
مکن چون تنگ ظرفان شکوه از داغ سیه بختی
که در طالع بهار بی خزانی هست عنبر را
کند یک جلوه گوهر پیش غواص و تماشایی
رسد فیض سخن یکسان، سخن سنج و سخنور را
نیندیشد ز درد و داغ نومیدی دل عاشق
که از آتش بود پروانه راحت سمندر را
من آن شیرین پسر را از پدر صائب برآوردم
اگر طوطی ز بند نی برون آورد شکر را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عمیق احساسات و تفکرات شاعر میپردازد. او تأکید میکند که بیان مطالب باید مختصر و مفید باشد و از افراط در سخن گفتن پرهیز کند. شاعر از دشواریهای رسیدن به آرزوها و چالشهای زندگی میگوید و همچنین به زیبایی و ارزشهای زندگی اشاره دارد. او بر این نکته تأکید میکند که درد و رنج نباید انسان را از امید و تلاش دور کند. در انتها، شاعر به قدرت هنر و بیان زیباییهای عشق و دوستی اشاره میکند و از یادآوری میراثهای فرهنگی و خانوادگی نیز میگوید.
هوش مصنوعی: اگر زبان کسی کوتاه باشد و نتواند به خوبی از عواطف و احساسات خود صحبت کند، نمیتواند به عمق معانی و زیباییهای واقعی برسد. در واقع، فقدان توانایی در بیان و سواد کافی، خود نشاندهنده ناتوانی در شناخت و درک واقعیات عمیق است.
هوش مصنوعی: دل پر آرزو را به سادگی نمیتوان از آرزوها خالی کرد؛ حتی با تلاشی سخت مانند شستن با خون یا در دست داشتن ابزار تیز، نمیتوان عمق احساس را از بین برد.
هوش مصنوعی: نسبت به سرنوشت بد خود نالان نباش، چرا که در زندگی همیشه امید وجود دارد و ممکن است در فصل بهار، روزهای خوش و سرشار از نعمت برایت بیاید.
هوش مصنوعی: اگر جواهری در برابر غواص قرار گیرد، تماشاگران با دیدن آن سحر و زیبایی را احساس میکنند. به همین ترتیب، زیبایی و تأثیر کلام در افرادی که توانایی سنجش و بیان آن را دارند، یکسان است.
هوش مصنوعی: دل عاشق هرگز به درد و رنج ناامیدی فکر نمیکند، زیرا همانطور که پروانه از آتش لذت میبرد، سمندر هم در گرما و سختی به راحتی زندگی میکند.
هوش مصنوعی: من آن پسر شیرین و جذاب را از پدرش به وجود آوردم؛ اگر طوطی بتواند شکر را از بند نی آزاد کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خط از سنگین دلی گفتم برآرد لعل دلبر را
ندانستم رگ گردن شود این رشته گوهر را
نه تبخاله است بر گرد دهان آن پری پیکر
ز تنگی این صدف بیرون لب جا داده گوهر را
سرشک بلبلان برگ گلی نگذاشت بی شبنم
[...]
چه حسن است این که مجنون می کند عقل فسونگر را؟
چه رنگ است این که در خون می کشد، دامان محشر را؟
صفایی کز دم صبح بنا گوش تو می بینم
به خون رشک خواهد غوطه دادن، مهر خاور را
به چشم کم ندیدی ناز خونریز اسیرانش
[...]
رعایت کن زمهر این جمع مضطر را
برادر را و خواهر را و مادر را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.