چشم آیینه گر از خواب بهم می آید
مژه عاشق بیتاب بهم می آید
خون گرم است علاج دهن شکوه زخم
رخنه دل ز می ناب بهم می آید
خس و خاری که درین دامن صحرا پهن است
به سبکدستی سیلاب بهم می آید
در دل صاف نماند اثر تیغ زبان
زخم این آینه چون آب بهم می آید
صائب از جلوه مستانه آن دشمن دین
لب خمیازه محراب بهم می آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی احساسات عاشقانه و دردهای درونی انسان را توصیف میکند. شاعر به توصیف حالتی میپردازد که در آن، خوابها و آرزوها به واقعیت میپیوندند، و عشق و شوق به زندگی به وضوح نمایان میشود. زخمهایی که در دل بوجود آمده، به نوعی شفافیت و وضوح در احساسات تبدیل میشوند و زیبایی و درد در هم میآمیزند. در نهایت، شاعر به اثرات عمیق و ناپسند دشمنان میپردازد و به تداخل آنها با معنویت و دیانت اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر چشم مانند آیینه از خواب بیدار شود، مژه که عاشق است، به شدت بیتاب و بیقرار خواهد شد.
هوش مصنوعی: خون گرم نشان میدهد که با عشق و احساس واقعی، درد و زخمهای دل بهبود مییابند و زیبایی واقعی از دل شکسته به وجود میآید.
هوش مصنوعی: علفها و خارهایی که در دامن صحرا گسترده شدهاند، به راحتی و بیدقتی، توسط طوفان به هم میریزد.
هوش مصنوعی: در دلهای پاک، اثر زخم زبان دیگر نمیماند؛ مانند آینهای که وقتی آب در آن ریخته میشود، خراب و ناواضح میشود.
هوش مصنوعی: بخشی از زیباییهای ظاهری آن دشمن دین به قدری جذاب است که حتی در حال تسبیح و عبادت نیز انسان را به افکار و اندیشههای گوناگون میکشاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.