دامن دولت دنیا نتوان سخت گرفت
سایه بال هما را به قفس نتوان کرد
اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
شرر کذب به یک چشم زدن می میرد
تکیه بر دوستی اهل هوس نتوان کرد
نعمتی نیست که چشمی نبود در پی آن
ترک وصل شکر از بهر مگس نتوان کرد
صائب از طول امل دست هوس کوته دار
که در این دام به جز صید مگس نتوان کرد
بیش ازین پیروی حرص و هوس نتوان کرد
همعنانی به سگ هرزه مرس نتوان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به محدودیتهای زندگی و سختگیریهای دنیا اشاره میکند. او به این نکته میپردازد که نمیتوان بدون آزادی و شادابی زندگی کرد و علاقههای دنیوی باعث بروز موانع میشود. از طرفی، به این فکر میکند که انسان نباید به وسوسههای هوس و حرص دچار شود، زیرا در این دام تنها به دام مگسها گرفتار خواهد شد و هیچ نعمتی بدون توجه و پیگیری نیست. در نهایت، شاعر تأکید میکند که باید از آرزوهای بیپایان دوری گزید و به واقعیتهای زندگی توجه داشت.
هوش مصنوعی: خود را در دامان دنیای مادّی محصور نکن، زیرا نمیتوان سایه یک پرنده بزرگ را در قفسی جای داد.
هوش مصنوعی: اینقدر که از وجود تو دلها شاد بوده، کافی است؛ زندگی را نمیتوان طوری ساخت که همه افراد مطابق خواسته خودشان راضی باشند.
هوش مصنوعی: آتش دروغ به سرعت خاموش میشود و نمیتوان به دوستی افرادی که فقط به خوشیهای زودگذر فکر میکنند، اعتماد کرد.
هوش مصنوعی: هیچ نعمتی وجود ندارد که در انتظار آن نباشیم و نمیتوان به خاطر مگس، وصل شیرین را رها کرد.
هوش مصنوعی: صائب، به خاطر آرزوهای بیپایان و رویای دستیابی به اهداف بزرگ، خود را در خطر بیهودهاندازی قرار نده. چرا که در این دام، به جز گرفتار شدن در کارهای بیثمر نمیتوان به نتیجهای رسید.
هوش مصنوعی: دیگر نمیتوان به دنبال طمع و خواستهها رفت و به کسی که سگی بیهدف است، نمیتوان همسانی پیدا کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.