پای بر چرخ نهد هرکه ز سر میگذرد
رشته چون بیگره افتد ز گهر میگذرد
جگر شیر نداری سفر عشق مکن
سبزه تیغ در این ره ز کمر میگذرد
در بیابان فنا قافلهٔ شوق من است
کاروانی که غبارش ز خبر میگذرد
دل دشمن به تهیدستی من میسوزد
برق از این مزرعه با دیدهٔ تر میگذرد
گرمی لالهرخان قابل دل بستن نیست
که به یک چشم زدن همچو شرر میگذرد
در چنین فصل که نم در قدح شبنم نیست
خار دیوار تو را آب ز سر میگذرد
غنچهٔ زندهدلی در دل شب میخندد
فیض، آبی است که از جوی سحر میگذرد
عارفان از سخن سرد پریشان نشوند
عمر گل در قدم باد سحر میگذرد
نسبت دامن پاک تو به گل محض خطاست
که سخن در صدف پاک گهر میگذرد
چون صدف مهر خموشی نزند بر لب خویش؟
سخن صائب پاکیزهگهر میگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامینی مانند عشق، گذر زمان، و اهمیت احساسات عمیق اشاره دارد. شاعر به تجربههای عاشقانه و دشواریهای سفر عشق میپردازد و بیان میکند که برای ورود به این مسیر نیاز به دل شیر دارد. او همچنین به زیباییهای طبیعی و لحظات گذرا اشاره میکند و میگوید که عمر گل و لذتها زودگذر هستند. در نهایت، تأکید بر پاکی و اصالت سخن عارفان و حقیقت وجود دارد. به طور کلی، شعر بازتابی از زندگی، عشق، اختیار و گذر هزینههای آن است.
هوش مصنوعی: هر کس که از خودگذشتگی کند و به فراتر از خود بیندیشد، میتواند بر مشکلات غلبه کند و از سختیها عبور کند. اگر زندگی بدون مانع و گرهای پیش برود، انسان میتواند به راحتی به اهداف خود برسد.
هوش مصنوعی: اگر قدرت و شجاعت لازم را نداری، به سراغ عشق نرو؛ زیرا در این مسیر پرخطر، دشواریها و چالشهایی وجود دارد که از بند و قید میگذرد.
هوش مصنوعی: در دشت بیپایان و نابودی، کاروان آرزوهایم در حال حرکت است که ردِّ آن به واسطهٔ خبرها به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: دل دشمن از نداری من به شدت ناراحت و پر از درد است، اما من با چشمانی پر از اشک به این مزرعه مینگرم.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت چهرههای لالهرخان به قدری فانی و زودگذر است که نمیتوان به آن دل بست؛ چرا که همچون جرقهای به سرعت میگذرد و از بین میرود.
هوش مصنوعی: در این فصل که بر روی اشیاء شبنم نمینشیند، آب از سر دیوار تو عبور میکند و به دستههای خاردار میرسد.
هوش مصنوعی: در دل شب، شکوفهای از شادابی و خوشحالی لبخند میزند، مانند آبی که از جوی سحر میگذرد.
هوش مصنوعی: عارفان از حرفهای بیمهری که میشنوند دلسرد نمیشوند؛ چون زندگی زیبا همچون گل، در گذر باد صبحگاهی میگذرد و عمرش کوتاه است.
هوش مصنوعی: دوست داشتن دامن پاک تو را نمیتوان با گل مقایسه کرد؛ زیرا سخن حق و راست در جایی خالص و ارزشمند بیان میشود.
هوش مصنوعی: چرا مانند صدف سکوت نمیکند؟ کلام نیک و ناب مانند گوهر خالص به آرامی از دل میگذرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱
پای بر چرخ نهد هرکه ز سر میگذرد
رشته چون بیگره افتد ز گهر میگذرد
آخرین گفته ی نور دل لیلا این بود
«پای بر عرش نهد هر که زسر می گذرد»
دم عیسی است که با باد سحر میگذرد
وآب خضر است که بر روی خضر میگذرد
عمر اگرچه گذران است عجب میدارم
با چنان باد و چنین آب اگر میگذرد
میندانم که ز فردوس صبا بهر چه کار
[...]
کیست آن سرو که بر راه گذر میگذرد
نور چشم است که بر اهل نظر میگذرد
درد دل بین که طبیب از سر حسرت ما را
خسته، افتاده همیبیند و در میگذرد
غرق دریای سرشکم عجب این کز غم تو
[...]
عرقآلوده جمالی ز نظر میگذرد
کزحیا چون عرقم آب ز سر میگذرد
کیست از شوخی رنگ تو نبازد طاقت
آب یاقوت هم اینجا ز جگر میگذرد
خط مسطر نشود مانع جولان قلم
[...]
گر از این واقعه اشکت ز بصر می گذرد
قدر این قطره ز دریای گهر می گذرد
می دهد آهت از این غم به شبستان لحد
نور شمعی که زخورشید و قمر می گذرد
آه از آن شب که حسین گفت به یاران فردا
[...]
هر شب از یاد خطت از جگر سوختگان
دود آه است که بر دور قمر میگذرد
چشم خونبارهٔ ما آینهٔ طلعت تست
تا بدانی که چه بر اهل نظر میگذرد
من همان روز که رفتار تو دیدم گفتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.