گنجور

 
صائب تبریزی

قطره بیجگری کز نظر ما افتد

شور حشری شود و در دل دریا افتد

خون فرهاد سر از خواب عدم بردارد

آتش لاله چو در دامن صحرا افتد

عذر زندانی بی جرم چه خواهد گفتن؟

چشم یعقوب چو بر چشم زلیخا افتد

صائب از عمر همین کام تمنا دارد

که ز هند آید و در خاک نجف وا افتد

 
 
 
هلالی جغتایی

سایه ای کز قد و بالای تو بر ما افتد

به ز نوریست که از عالم بالا افتد

هر کجا دیده بر آن قامت رعنا افتد

رود از دست دل زار و همه جا افتد

هر که در کوی تو روزی بهوس پای نهاد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از هلالی جغتایی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه