عشق تا هست عنان را به هوس نتوان داد
چون قلم نبض به دست همه کس نتوان داد
ناله ای کز سر دردست شنیدن دارد
دل به بیهوده درایان جرس نتوان داد
نیست هر گوش به اسرار حقیقت لایق
طوق زرین به سگ هرزه مرس نتوان داد
از دم باد صبا غنچه پریشان گردید
دل به افسانه هر سرد نفس نتوان داد
چه کند یوسف اگر تن ندهد در زندان؟
تن به آغوش زلیخای هوس نتوان داد
عقل از دایره بیخبران بیرون است
به خرابات مغان راه عسس نتوان داد
ساقیِ میکده ی قسمتِ حق مختارست
جام اگر صاف و اگر درد به پس نتوان داد
تا توان فکر گلوسوز شنیدن صائب
هوش خود را به شکر همچو مگس نتوان داد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی پیچیدگیها و محدودیتهای عشق و هوس میپردازد. او بیان میکند که عشق واقعی را نمیتوان به راحتی تسلیم هوسها کرد و هر انسانی لایق درک عمیق حقیقت نیست. همچنین، عشق و زیباییهای زندگی نمیتوانند به سادگی به کسی که ارزشش را ندارد واگذار شوند. شاعر به طور کلی به انتقاد از بیهودگی تلاشهایی میپردازد که برای به دست آوردن عشق و زیبایی ناکافی هستند و یادآور میشود که عقل و درک صحیح در این زمینهها جایگاه ویژهای دارند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که نمیتوان سرنوشت و خوشیهای حقیقی را به سادگی با چیزهای سطحی و ناپایدار عوض کرد.
هوش مصنوعی: عشق همچنان که وجود دارد، نمیتوان کنترل آن را به دلخواه و بخواهش سپرد. همانطور که نمیتوان نبض را به دست هر کسی سپرد، عشق هم در دست هر کسی قرار نمیگیرد.
هوش مصنوعی: صدای نالهای که از درد برمیخیزد، دل را نمیتوان به راحتی از شنیدن آن بازداشت، حتی اگر این صدا بیهدف و بیفایده باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی شایسته درک رازهای عمیق حقیقت نیست و نمیتوان به هر کسی که چیزی از آن نمیفهمد، ارزش و مقام خاصی داد.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی باعث شد که گلها پژمرده شوند، و دل نمیتواند به داستانهای هر کسی که سرد و بیروح است، اعتماد کند.
هوش مصنوعی: یوسف چه کاری میتواند بکند اگر در زندان باشد؟ او نمیتواند تن خود را به آغوش زلیخا که به خاطر هوسش او را میخواهد، بسپارد.
هوش مصنوعی: عقل و فهم بشری نمیتواند به جاهای ناآشنا و دور از حقیقت برود. در این مکانها، ورود کسانی که معمولاً مراقب و ناظر هستند، ممکن نیست و آنجا فضایی آزاد و بیدغدغه وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای ساقیِ میکده، تقسیم و قسمت در دست حق است و او اختیار دارد. اگرچه جام نوشیدنی صاف است یا پر از درد، نمیتوان آن را به کسی پس داد.
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوان شنیدنی چون شعر صائب را با هوش و ذکاوت خود همچون مگسی شیرین به شکر توصیف کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.