زدل زنگ کدورت چشم خونپالا نمی شوید
که سبزی را می گلرنگ از مینا نمی شوید
نشد شیرینی گفتار من از شوربختی کم
که شیرینی زگوهر تلخی دریا نمی شوید
وضو ناکرده احرام طواف کعبه می بندد
خداجویی که دست خویش از دنیا نمی شوید
به زور گریه نتوان یار را یکرنگ خود کردن
دورنگی اشک شبنم از گل رعنا نمی شوید
دل خود را به صد امید کردم آب، ازین غافل
که رو در چشمه مهرآن سمن سیما نمی شوید
کجا از خاطر عشاق خواهد گرد غم شستن؟
که روی خود زناز آن یار بی پروا نمی شوید
نفس بیهوده سوزد صبح در شبهای تار من
که از فرعون ظلمت را ید بیضا نمی شوید
نشد از داغ کم سودای لیلی از سر مجنون
که انجم تیرگی را از دل شبها نمی شوید
وضوی سالک کوتاه بین صائب بود ناقص
ز اسباب جهان تا دست خود یکجا نمی شوید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان ناامیدی و دردهای عاطفی و شرایط سختی که در عشق و زندگی تجربه کرده، میپردازد. او به تکرار میگوید که تلاشها و آرزوهایش برای پاک شدن از غم و بیقراری بینتیجه است و گویی هیچ چیز نمیتواند او را از این کدورتها و غمها رها کند. به ویژه در عشق، تاکید دارد که هیچ اقدامی نمیتواند به تغییر وضعیت یا احوال او منجر شود. او همچنین از ناکامی در جستجوی خداوند و کمبود وضو در طواف کعبه صحبت میکند و این را به عنوان نمادی از ناپاکی و بیخبر بودن از حقیقت معرفی میکند. در مجموع، این شعر تعبیرهایی از احساس انزوا، غم و تلاش برای رهایی از مشقتهای زندگی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: دل کثیف و غمی که از آن به زنگ و کدورت تعبیر شده، به راحتی پاک نمیشود. مانند این است که گلهای سبز و زیبا را نمیتوان با مینا یا رنگ دیگر رنگین کرد. در واقع نشان میدهد که تغییرات ظاهری نمیتوانند عمق دل و جان را تصفیه کنند.
هوش مصنوعی: شیرینی کلام من از بدشانسیام کمتر نمیشود، زیرا شیرینی بهدستآمده از تلخیهای زندگی مانند طعم تلخ دریاست که هرگز پاک نمیشود.
هوش مصنوعی: کسی که برای زیارت کعبه آماده میشود، اما بدون وضو وارد میشود، نشاندهنده این است که او به دنبال خداست، اما هنوز خود را از آلودگیهای دنیوی پاک نکرده است.
هوش مصنوعی: با ناله و زاری نمیتوان کسی را وادار کرد که او نیز مانند ما یکرنگ و صادق باشد. ناپاکی و دورویی مثل اشک شبنم که بر روی گل زیبای رعنا مینشیند، نمیتواند زود رنگ ببازد و از میان برود.
هوش مصنوعی: دل خود را به امیدهای زیاد پر کردم، اما غافل بودم که در چشمه مهربانی آن معشوق زیبا، آبی برای شستن قلبم وجود ندارد.
هوش مصنوعی: غمها و ناراحتیهای عاشقان چگونه میتواند پاک شود، در حالی که چهره محبوبشان بهطور مداوم در ذهن آنها باقی میماند و هیچوقت از یاد نمیرود؟
هوش مصنوعی: نفس بیهوده در شبهای تار، صبح را در سوز و گداز میسوزد و من که در ظلمت زندگی گرفتارم، نمیتوانم مانند موسی که فرعون را در برابر نور خود شکست داد، از این تاریکی رهایی یابم.
هوش مصنوعی: مجنون نتوانست از اندوه عشق لیلی دل بکند، چرا که تاریکی شبها هرگز از دل او پاک نمیشود.
هوش مصنوعی: سالک در حال وضو گرفتن است و از آنجا که به دنیای مادی و وسایل آن توجه کمی دارد، وضوی او کامل نیست، زیرا تا زمانی که دست خود را یکجا نشوید و از همه جنبههای زندگی اختلالات را کنار نگذارید، نمیتوانید به کمال واقعی برسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.