دل عاشق کجا از ساغر سرشار بگشاید؟
به آب خضر لب کی تشنه دیدار بگشاید؟
نگردد از نشاط ظاهری کم کلفت باطن
دل پیکان کجا از خنده سوفار بگشاید؟
امید دلگشایی داشتم از گریه خونین
ندانستم که چون تر شد گره دشوار بگشاید
علایق می دواند ریشه آسان در دل سنگین
سلیمانی محال است از کمر زنار بگشاید
نگردد خانه در بسته مانع ماه کنعان را
به روی پاکدامانان در از دیوار بگشاید
به دندان گهر نتوان گره از رشته وا کردن
مرا از قرب جانان کی دل افگار بگشاید؟
شد از صحرانوردی شورش سودای من افزون
دل مرکز کجا از گردش پرگار بگشاید؟
گشاد عقده من نیست کار ناخن و دندان
مگر برق این گره چون نی مرا از کار بگشاید
گشایش نیست در پیشانی این بوستان پیرا
مگر جوش بهاران این در گلزار بگشاید
توان در سایه دیوار خواب امن تا کردن
چرا کس در به روی دولت بیدار بگشاید؟
پر از گوهر کند نیسان دهان تشنه جانی را
که مانند صدف سالی دهن یک بار بگشاید
چو درد از کیمیای صبر درمان می شود صائب
چرا پیش طبیبان کس لب اظهار بگشاید؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به موضوع عشق و دلمشغولیهای آن میپردازد. او میگوید که دل عاشق نمیتواند از ساغر عشق سیراب شود و در جستجوی دیدار محبوب است. به نظر میرسد که مسایل ظاهری و باطنی در عشق به هم وابستهاند و دل نمیتواند از شادابیهای ظاهری فراتر رود. شاعر به امید دلگشایی از گریه و اشک مینگرد، اما میفهمد که این کار دشواری است.
او به قدرت عشق و دشواریهای آن اشاره میکند و میگوید که گرههای عشق را نمیتوان با سادگی باز کرد. همچنین در این شعر به محدودیتها و موانع موجود در مسیر عشق پرداخته شده و شاعر به این نتیجه میرسد که برای گشایش در روابط انسانی و عشق، نیاز به اقداماتی خاص و نیز زمان و صبر دارد. در نهایت، او با استفاده از تصاویری از طبیعت و عناصر دیگر، نشان میدهد که درست در دل دشواریها و محدودیتها، امید به گشایش وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل عاشق چگونه میتواند از ساغر پر سرشار فاصله بگیرد؟ و کی برای چشیدن آب خضر، به دیدار معشوق تشنه خواهد شد؟
هوش مصنوعی: اگر ظاهر آدمی شاداب باشد، نمیتوان از آن به عمق و باطن دل او پی برد. دلهای پنهان و رازهای درونی، نتایج واقعی خوشحالی را نمینمایانند.
هوش مصنوعی: من امید داشتم که گریهام آرامبخش باشد، اما نمیدانستم که وقتی دل شکستهام تر میشود، چقدر باز کردن مشکلاتم دشوار خواهد بود.
هوش مصنوعی: عشق و علاقه میتواند به راحتی در دلهای سخت و سنگین نفوذ کند، اما تلاش برای تغییر اصول و رفتار یک فرد بسیار دشوار و غیرممکن است.
هوش مصنوعی: در خانهای که در آن بسته است، ماه زیبای کنعان نمیتواند وارد شود. بنابراین، این در باید برای پاکدامنان به روی خوبیها و زیباییها باز شود.
هوش مصنوعی: بخاطر زیبایی و ارزشمند بودن احساسات و عواطف، نمیتوان به راحتی از آنها گذشت. آیا میتوانم از عشق و علاقه بیافرینم و یا این دل پرآشوب و غمگین لحظهای آرامش یابد؟
هوش مصنوعی: از گشت و گذار در صحرا احساسات و آرزوهای من بیشتر شده است. اما دل من نمیتواند از چرخش و تغییرات زندگی رهایی یابد.
هوش مصنوعی: مشکلات من با دندان و ناخن حل نمیشود، بلکه تنها درخشش این گره است که میتواند کار مرا درست کند.
هوش مصنوعی: در این بوستان، هیچ شکوفایی و زیبایی وجود ندارد مگر آنکه بهار با نشاط و سرزندگیاش، در این فضای گلدار، در دل گلها جان بگیرد و آشکار شود.
هوش مصنوعی: آدمی چرا باید در سایه دیوار آرامش بخوابد، در حالی که کسی در را به روی فرصتها و نعمتهای بیداری نمیگشاید؟
هوش مصنوعی: نیسان پر از زیبایی و نعمت است، مانند صدفی که تنها یک بار در سال دهانش را باز میکند تا جانی تشنه و سرشار از گوهر را سیراب کند.
هوش مصنوعی: وقتی درد با طلای صبر درمان میشود، صائب، چرا کسی نزد پزشکان برای ابراز مشکلش زبان باز کند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو صبح از روی نورانی نقاب تار بگشاید
نسیم از هر طرف صد نافه تاتار بگشاید
نباشد حاجت مطرب حریفان صبوحی را
چو مرغ صبحگاهی ناله های زار بگشاید
خوش آن عاشق که خوابش برده باشد در پس عمری
[...]
صبا گر عقدهای زآن زلف عنبربار بگشاید
دل دیوانهام را صد گره از کار بگشاید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.