کجا آسان زقید جسم پای دل برون آید؟
نپوسد دانه تا در خاک کی از گل برون آید؟
عجب رسمی است در دریای بی پایان نومیدی
که هر کس دل به دریا کرد از ساحل برون آید
گرفتم سهل کار عشقبازی را، ندانستم
که هر کاری که آسان بشمری مشکل برون آید
زهمراهان به ناسازی بریدن نیست کار من
که می سوزم اگر خاری زپای دل برون آید
به علم ظاهری آراستم دل را، ندانستم
که این فرد از میان فردها باطل برون آید
از ان مجلس که ساقی گردش چشم بتان باشد
بط می چون خروس بی محل بسمل برون آید
از ان گلشن که چشم شور من میراب آن باشد
به جای غنچه گل عقده مشکل برون آید
چه خواهد بود یارب حال نخل میوه دار او
در آن گلشن که پای سرو دیر از گل برون آید
چنین کز چشم بیمار تو می آید نگه بیرون
مگر لیلی به چندین ناز از محمل برون آید
از ان رخسار عالمسوز من جان می برم صائب
اگر با بال و پر پروانه از محفل برون آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و تأملات شاعر درباره عشق و جدایی میپردازد. شاعر از دشواریهای عشق و ناملایمات آن سخن میگوید و اشاره میکند که هر کار سادهای ممکن است در نهایت دشوار به نظر برسد. او از ناامیدی و احساس سوختگی ناشی از جدایی و ناتوانی در فرار از مشکلات زندگی سخن میگوید. در نهایت، شاعر به زیبایی و تاثیر عشق و نگاهی به معشوق اشاره میکند که به شدت او را تحت تأثیر قرار داده است. به طور کلی، شعری است پر از احساس، غم و زیباییهای عشق.
هوش مصنوعی: کجا میشود که دل بهراحتی از قید بدن رها شود؟ آیا دانهای که در خاک میپوسد، بهراحتی میتواند از گل بیرون بیاید؟
هوش مصنوعی: در دنیای پر از ناامیدی، عجیب است که هر کسی که جرات کند و دل به دریا بزند، به ساحل آرامش و امید میرسد.
هوش مصنوعی: در اینجا میگوید که فکر میکرده عشق و عاشقی کار سادهای است، اما متوجه نشده که هر چیزی که در ابتدا آسان به نظر میرسد، ممکن است در نهایت به چالشهای بزرگ و مشکلاتی منجر شود.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم از همراهان ناپسند خود فاصله بگیرم، زیرا اگر دردی از دل بیرون آید، آتش وجودم را میسوزاند.
هوش مصنوعی: دل را با علم ظاهری زینت بخشیدم، ولی نمیدانستم که این فرد در میان دیگران از حقیقت خالی خواهد بود.
هوش مصنوعی: در آن مجلسی که شرابنوشی و زیباییهای خیرهکننده حاکم باشد، مانند خروس بیمحل، بوی بد و ناخوشایند از آن بیرون میآید.
هوش مصنوعی: از آن باغی که نگاه حسود من به آنجا میرسد، به جای اینکه فقط غنچهها نمایان شوند، دردها و مشکلات نیز بیرون میآیند.
هوش مصنوعی: ای خدا، حال نخل پربار او در آن باغ چه خواهد شد، وقتی که سرو قدیمی از گل بیرون بیاید؟
هوش مصنوعی: چقدر نگاه تو برای دل من بیمار جذاب است، آیا لیلی به آن ناز که دارد، از کالسکهاش بیرون میآید؟
هوش مصنوعی: از زیبایی خیرهکنندهام، جانم را به درد میآید، صائب! اگر پروانهای با بال و پرش از جمع بیرون برود، این احساس را درک میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه آسان زان سر کو عاشق بیدل برون آید
ز جوش گریه هیهات است پا از گل برون آید
مجسم گشته حسن معنی گلشن به آیینی
که بو از گل به رنگ لیلی از محمل برون آید
چنان در سینهام بر روی هم بنشسته گرد غم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.