زحیرت عاشق از نظاره اغیار گل چیند
که بلبل مست چون شد از در و دیوار گل چیند
به سیر باغ و بستان احتیاجی نیست عاشق را
که هم از کار خود فرهاد شیرین کار گل چیند
تماشای رخش در دستها نگذاشت گیرایی
مگر از حسن خود آن آتشین رخسار گل چیند
ز زخم خار بیش از گل نگارین می شود دستش
به دست رعشه دار آن کس که از گلزار گل چیند
نسیم از جوش گل از دور می بوسد زمین اینجا
تماشایی مگر از رخنه دیوار گل چیند
شود کارش چو کار کوهکن در دیده ها شیرین
زروی کارفرما هر که وقت کار گل چیند
درین عالم مرا دیوانه ای خونین جگر دارد
که بی پیمانه گردد مست و بی گلزار گل چیند
نه مجنونم که فیض خود دریغ از شهریان دارم
که از دیوانه من کوچه و بازار گل چیند
کسی کان چشم خواب آلود در مد نظر دارد
به اندک فرصتی از دولت بیدار گل چیند
خوش افتاده است از بس عشق پنهانم، نمی خواهم
که از تغییر رنگ من نگاه یار گل چیند
عجب دارم خدا بردارد این ظلم نمایان را
که بیش از چشم من، آیینه زان رخسار گل چیند
فلک را داغ دارد بی نیازیهای من صائب
چه سازد باغبان با دیده ای کز خار گل چیند؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و عشق میپردازد و حسرت عاشق را از دیدن معشوق و زیباییهای او بیان میکند. عاشق حتی بدون رفتن به باغ و بستان هم میتواند عشق و زیبایی را در دل خود حس کند. تماشا کردن چهره معشوق او را از هر چیز دیگر بینیاز میکند. او به زخمهای عشق و تحمل دردهایی که ناشی از عشق است اشاره میکند و احساسات عمیق و پیچیدهاش را در مواجهه با زیباییهای معشوق توصیف مینماید. در نهایت، شاعر به نوعی از ظلم و ناعدالتی در عشق و زندگی اشاره میکند و از وضعیت خود به عنوان عاشق دیوانه و خونی جگر سخن میگوید.
هوش مصنوعی: عاشق در حیرت است از دیدن دیگران، در حالی که بلبل مست و سرخوش، از هر سو به چیدن گل مشغول است.
هوش مصنوعی: عاشق به هیچ مکانی برای گشت و گذار در باغ و بستان نیاز ندارد، چرا که او با احساسات و عشق خود میتواند مانند فرهاد برای محبوبش، زیباییها را از دل گلها بچیند.
هوش مصنوعی: نگاه کردن به زیبایی چهرهاش در دستانم نگنجید، جز اینکه جذابیتش از زیبایی آن چهره آتشین گلفروش است.
هوش مصنوعی: زخمی که خار به دست میزند، بیشتر از گلهای زیبا به زیبایی آن فرد آسیب میزند. این نشان میدهد که فردی که از باغ گلها گل میچیند، به دلیل لرزش دستش ممکن است نتیجهای ناخوشایند به بار آورد.
هوش مصنوعی: نسیم ملایمی که از کنار گلها میگذرد، زمین را از دور میبوسد. اینجا منظرهای زیباست، شاید هم از شکاف دیوار گلها را بگردد و بچیند.
هوش مصنوعی: اگر کسی در کارش مانند کوه کن باشد و در چشم دیگران هم موفق و محبوب به نظر برسد، در آن صورت کارفرما از او راضی خواهد بود، همچنان که گلی چیدنی در وقت مناسب در کار خود، باعث رضایت دیگران میشود.
هوش مصنوعی: در این دنیا کسی هست که قلبی زخمی و عاطفهای عمیق دارد و به طور بیحد و حساب شاداب و سرمست میشود و از گلزار بینهایت گلها گل میچیند.
هوش مصنوعی: من نه آنقدر دیوانهام که از زیبایی خود به مردم شهر بپرم، چرا که دیوانهام در دل این کوچه و بازار، آنها را به چیدن گل وادار میکند.
هوش مصنوعی: کسی که با چشمانی خواب آلود به زیباییها نگاه میکند، در فرصت اندکی قادر است از نعمت زندگی بهرهبرداری کند و از گلها بچیند.
هوش مصنوعی: عشق پنهان من آنقدر تأثیر گذاشته که حالا رنگم تغییر کرده است؛ اما نمیخواهم محبوبم متوجه شود و به خاطر تغییر رنگ من، به من توجه خاصی کند.
هوش مصنوعی: عجب است که خداوند این ظلم را که به وضوح دیده میشود، از میان بردارد. گویی گلهای زیبا از چهرهای به من میچینند که بیشتر از آنچه در آینه ببینم، در نظر من است.
هوش مصنوعی: آسمان از بینیازیهای من متاثر است، اما باغبان چه میتواند بکند وقتی که چشمی فقط به گلهای خاری میافتد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.