نیست ممکن رامکردن چشمِ جادوی ترا
سایه میبوسد زمین از دور، آهوی ترا
نیستم شایستهگر نظارهٔ روی ترا
سجدهای از دور دارم طاقِ ابروی ترا
پلهٔ نازِ تو دارد نازنینان را سَبُک
کوهِ تمکین سنگِ کم باشد ترازوی ترا
با سمن چون نسبتِ آن پیکرِ سیمین کنم؟
بسترِ گل، خارِ ناسازست پهلوی ترا
آنچنان کز خط سوادِ مردمان روشن شود
سرمه گویاتر کند چشمِ سخنگوی ترا
هر که را دستی بود در حل و عقدِ مشکلات
بر زبان چون شانه دارد حرفِ گیسوی ترا
چون سکندر، تشنه از ظلمات میآمد برون
خضر اگر میدید تیغ و دست و بازوی ترا
گر گذارد قوّتِ گیراییی در دستها
در گره بندند گلپیراهنان بوی ترا
بر سیهروزان ببخشا، کز خطِ شبرنگ هست
در کمین روزِ سیاهِ طرفهای روی ترا
آنقدر جرأت ز بختِ نارسا دارم طمع
کز دلِ صد چاک سازم شانه گیسوی ترا
مصرعِ برجسته هیهات است از خاطِر رَوَد
چون کند صائب فرامش قدِِّ دلجوی ترا؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و زیبایی معشوق است و بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به او میباشد. شاعر میگوید که رام کردن چهرهی معشوق غیرممکن است و سایهاش زمین را میبوسد. او خود را شایستهی مشاهدهی روی معشوق نمیداند و از دور سجدهای برای ابروی او دارد. ناز معشوق سبککنندهی نازنینان است و سنگ کوه هم در برابر زیبایی او کم میآورد. شاعر به زیبایی معشوق و ارتباط آن با طبیعت اشاره میکند و به نظرات دیگران دربارهی آن نیز میپردازد. او احساس میکند که عشقش آنقدر عمیق است که تمام دنیا به گوشهی چشم معشوقاش پاسخ گوست و عشق او قدرتی بر حل مشکلات دارد. در نهایت، شاعر از شرم و زیبایی معشوق میگوید و تأکید میکند که عشقش همیشه به یاد او باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: نفوذ چشمان سحرآمیز تو که آرام کردن آن ناممکن است، باعث شده که سایهات از دور زمین را در آغوش گیرد و مانند آهو به تو احترام بگذارد.
هوش مصنوعی: من لیاقت ندارم که به تماشای صورتت نزدیک شوم، اما از دور برای ابروهای قشنگت احترام و سجدهای در دل دارم.
هوش مصنوعی: زیبایی و ناز تو باعث شده که محبوبان و معشوقان احساس سبکی و راحتی کنند، به طوری که در مقابل ثبات و استحکام تو، هر چیزی دیگر کم میآورد و نمیتواند به خوبی تو را اندازهگیری کند.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم با گلی مانند سمن، نسبت به آن پیکر نقرهای فکر کنم؟ وقتی که کنار تو، بستر گل با خارهای نامناسب در اینجا وجود دارد.
هوش مصنوعی: چنانچه نوشتهها و آثار مردم به روشنی فهمیده شود، چشمان تو که سخن میگویند، بیشتر از قبل میدرخشند و نمایان میشوند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در حل و فصل مشکلات مهارت دارد، کلامش به شیرینی و نرمی همچون موهای توست.
هوش مصنوعی: زمانی که سکندر، با عطش از تاریکیها بیرون میآمد، اگر خضر را میدید که با شمشیر و دستان نیرومندش در برابر او ایستاده، چه حالتی برایش پیش میآمد.
هوش مصنوعی: اگر نیروی جاذبه در دستانت باشد، افرادی که زرنگ هستند میتوانند به راحتی زیبایی را در پیراهنهای گلدار تو محصور کنند.
هوش مصنوعی: به افرادی که روزهای بدی را سپری میکنند، رحم کن، چرا که ممکن است خطی پررنگ، وجود روزهای تاریک را در کمین زیبایی چهرهات پنهان کرده باشد.
هوش مصنوعی: من آنقدر جرأت دارم که با وجود بختی ناگوار، امید داشته باشم که از دل پریشان و پارهپارهام، شانهای برای گیسوان تو بسازم.
هوش مصنوعی: عملاً غیرممکن است که یاد و خاطره تو از ذهن برود، چرا که زیبایی و جذابیت تو همیشه در دلها باقی مانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
صوفیان بردند از ره چشم جادوی ترا
در کمند وحدت آوردند آهوی ترا
آستین افشانی بی جای این تردامنان
کرد محتاج شراری شعله روی ترا
تندباد بی اصول چرخ ارباب سماع
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.