کیم من تا سلیمان میهمان خوان من باشد؟
دل خود می خورد موری اگر مهمان من باشد
من و همصحبتی در خلد با زاهد، معاذالله
که در هر جا گرانجانی بود زندان من باشد
گر از دست تهی آتش بر آرم چون چنار از خود
از ان خوشتر که چشمی در پی سامان من باشد
اگر مستلزم خواری شود همت نمی خواهم
چرا آزاده ای شرمنده احسان من باشد؟
به مقصد می رسانم بی کشاکش راست کیشان را
کمان چرخ اگر در قبضه فرمان من باشد
درین کاشانه شش گوشه من آن شهد بی نیشم
که عیش مردمان شیرین زکسر شان من باشد
که دارد تاب آمیزش، که شادی مرگ می گردم
خیال وصل او در خواب اگر مهمان من باشد
ندارد غنچه دلگیر من سامان خندیدن
اگر از زعفران خار و خس بستان من باشد
من از اندیشه ترتیب دیوان فارغم صائب
که لوح سینه روشندلان دیوان من باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و تفکرات شاعر درباره میهمانی، عشق و آزادی میپردازد. شاعر از حضور عزیزان در زندگی خود لذت میبرد و نسبت به کسانی که در زندگیاش مهمان هستند، دلبستگی عمیقی دارد. او به این نکته اشاره میکند که حتی اگر برای رسیدن به اهدافش باید قربانیهایی بدهد، باز هم نمیخواهد در کنار کسانی باشد که به آزادیاش آسیب میزنند. شاعر با نگاهی فلسفی به زندگی و مرگ، به دنبال وصال و رضایت روحی است و معتقد است که در این دنیا، عشق و ارتباطات واقعی میتواند زندگی را شیرینتر کند. در نهایت، او از نگارش و هنر خود به عنوان یک راه برای به تصویر کشیدن احساسات و افکارش یاد میکند، که نشاندهنده ذهن خلاق اوست.
هوش مصنوعی: من چه کسی هستم که اگر سلیمان مهمان من باشد، شایستهٔ چنین افتخاری هستم؟ حتی اگر موری هم به میهمانی من بیاید، دل خود را میسوزانم.
هوش مصنوعی: من و دوستی با شخص زاهد در بهشت، هرگز حاضر نیستم که در هر جایی زندانی باشم، حتی اگر آن مکان زیبا باشد.
هوش مصنوعی: اگرچه از دست خالی هستم و نمیتوانم کمک کنم، اما اگر مانند درخت چنار بتوانم آتش را از خود دور کنم، این برای من بهتر است تا اینکه چشمی باشد که در تلاش برای سامان دادن به وضع من باشد.
هوش مصنوعی: اگر باعث تحقیر شود، هیچ تلاشی نمیکنم؛ زیرا نمیخواهم آزاد مردی به خاطر نیکی من شرمنده شود.
هوش مصنوعی: اگر کمان چرخ در اختیار من باشد، میتوانم راستکیشان را بدون زحمت و درگیری به هدفشان برسانم.
هوش مصنوعی: در این خانه ششگوشه من، آن لذتی را دارم که بدون زحمت و آسیب به دیگران، خوشی مردمان از صحبتهای من میباشد.
هوش مصنوعی: کسی که نتواند به عشقش دسترسی پیدا کند، چقدر در خواب و خیال به وصال او فکر میکند و در این خیال، حتی مرگ را شیرین میسازد، اگر او مهمانش باشد.
هوش مصنوعی: دل غنچهام هیچگاه آرام و شاداب نیست، چرا که اگر بر افرازگی و زیبایی زندگیام از زعفران و بوتههای کفنآور باغ تاثیر بگذارد، هنوز هم نمیتوانم بخندم.
هوش مصنوعی: من از فکر و تدبیر نوشتن شعرهایم راحت هستم، زیرا آنچه در دل روشنفکران است، همان اشعار من را تشکیل میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد
مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد
به خط خویشتن فرمان به دستم داد آن سلطان
که تا تختست و تا بختست او سلطان من باشد
اگر هشیار اگر مستم نگیرد غیر او دستم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.