گنجور

 
صائب تبریزی

سر نمی‌پیچند از تیغ اجل دیوانه‌ها

گوش بر آواز سیلابند این ویرانه‌ها

از نفس افتاد موج و بحر از شورش نشست

همچنان زنجیر می‌خایند این دیوانه‌ها

نعمت دنیای دون پرور به استحقاق نیست

صاحب گنجند اینجا بیشتر ویرانه‌ها

هرکه بر داغ حوادث همچو مردان صبر کرد

خورد آب زندگی زین آتشین پیمانه‌ها

تا نریزی روزگاری آب بر دست سبو

همچو جام می نگردی محرم میخانه‌ها

دیده مورست صحرا چون لطیف افتاد حسن

در دل هر ذره دارد مهر وحدت خانه‌ها

تا مباد آگاه از ذوق گرفتاری شوند

می‌کنم آزاد طفلان را ز مکتب‌خانه‌ها

گر شهیدان را زیارت می‌کنی وقت است وقت

خاک را برداشت از جا جنبش این دانه‌ها

نیست در طینت جدایی عاشق و معشوق را

شمع بتوان ریخت از خاکستر پروانه‌ها

هرچه گویند آشنایان سخن، منت به جان!

نیستم من مرد تحسین سخن بیگانه‌ها

خال را در دلربایی نسبتی با زلف نیست

داغ دارد دام را گیرایی این دانه‌ها

نیست صائب ملک تنگ بی‌غمی جای دو شاه

زین سبب طفلان جدل دارند با دیوانه‌ها

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۳۰۷ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
واعظ قزوینی

بس که سودا آورد بازار و شهر و خانه‌ها

ترسم آخر شهر گردد دشت از دیوانه‌ها

کی گشایش را بود ره در دل فرزانه‌ها؟

دشت را هرگز نگنجانیده کس در خانه‌ها

آن قدر فیضی که صاحب‌خانه از مهمان برد

[...]

غنی کشمیری

چشم ما روشن شد از خاک در میخانه ها

ریختند از سرمه گویا رنگ این کاشانه ها

سعی بهر راحت همسایگان کردن خوش است

بشنود گوش از برای خواب چشم افسانه ها

بر هم از سرگرمی ما خورد بزم میکشان

[...]

سیدای نسفی

بی‌لبت شد سنگباران بر لب پیمانه‌ها

می‌پرستان خاک می‌لیسند در میخانه‌ها

هرکه ما را سوخت شمعی بر مزار خویشتن

آید این آواز از خاکستر پروانه‌ها

از معلم کودکان گیرند تعلیم جنون

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سیدای نسفی
جویای تبریزی

سوختم در یاد شمع عارض جانانه‌ها

بر هوا دارد غبارم شوخی پروانه‌ها

باده تا افروخت شمع عارضش را می‌کند

موج می بی‌تابی پروانه در پیمانه‌ها

هیچگه بی‌آه دودی از دل ما برنخاست

[...]

بیدل دهلوی

ای فدای جلوهٔ مستانه‌ات میخانه‌ها

گرد سرگردیدهٔ چشمت خط پیمانه‌ها

سوخت باهم برق بی‌پروایی عشق غیور

خواب چشم شمع و بالین پر پروانه‌ها

گردباد ایجادکرد آخر به صحرای جنون

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه